اختلال سلوک چیست؟
در این مقاله میخوانیم:
مقدمه
اختلال ایذایی، کنترل تکانه و سلوک عبارتاند از شرایطی که فرد با مشکل کنترل خود در سطح هیجان و رفتار روبهرو میشود و با رفتارهایی مانند پرخاشگری، تخریب اموال و نقض حقوق دیگران شناخته میشود که به ایجاد درگیری و تعارضات قابل توجه با هنجارهای اجتماعی و منابع قدرت میانجامد(Association, 2013). در این مقاله به اختلال سلوک پرداخته میشود.
کیس بالینی اختلال سلوک
پسری به نام اس، 9 ساله مدتی است که به اعمال منفی میپرداخت که اعتراض همسایگان را با خود به همراه داشت. وی چندبار به علت نقض قوانین و آسیب عمدی به اموال همسایگان با مراجع قدرت درگیر شد و غالبا به دروغگویی و فریب دیگران میپرداخت. مواقعی نیز اقلامی از فروشگاه میدزدید. همچنین، مادر وی به قلدری و ارعاب دیگران در مدرسه و مواردی از حیوان آزاری اشاره میکرد. به طورکلی، رابطهی وی با همسالان خوب نبود و از نظر تحصیلی نیز دچار مشکل بود.
توصیف بالینی اختلال سلوک
رفتار بیمارگون در CD شامل تخلف مداوم و مکرر از مقررات و نقض حقوق دیگران است. خصومتهای آشکار و ناآشکار، سرپیچی و پرخاشگری جسمانی و کلامی و ستیزهجویی، کینهورزی و ویرانگری بارز است و شایعترین رفتارها شامل دروغگویی و دزدی و قشرق راهانداختن است. مواردی از پرخاشگری جنسی، رفتار ظالمانه با حیوانات، آتشافروزی، تخریب و سرقت و حتی ارتکاب به قتل نیز دیدهشده است (باچر et al., 2014). طبق نظر گلداشتین و همکاران(2006) شروع زودرس CD با اختلال APD ارتباط دارد و طبق نظر فرگسون، هوروود و رید(2007) و یانگ و همکاران(2007) CD در دوران کودکی و نوجوانی با مصرف و سوءمصرف و وابستگی به مواد نیز رابطه دارد (باچر et al., 2014).
نشانگان اختلال سلوک
A. وجود الگوهای مکرر و مداوم رفتارِ نقض حقوق اساسی دیگران یا هنجارهای عمده اجتماعی متناسب با سن. این رفتارها با وجود حداقل 3 معیار از 15 معیار زیر در طول 12 ماه از هریک از طبقات زیر با وجود حداقل 1 معیار در 6 ماه گذشته مشخص میشود:
پرخاشگری با افراد و حیوانات:
- 1- وجود قلدری، تهدید و ارعاب دیگران
- 2- شروعکنندهی دعواهای جسمانی
- 3- استفاده از سلاح برای آسیب جسمانی به دیگران (مانند چاقو، آجر، تفنگ، بطری شکسته، چماق)
- 4- بیرحم با دیگران از لحاظ جسمانی
- 5- بیرحم با حیوانات از لحاظ جسمانی
- 6- دزدی هنگام روبهروشدن با قربانی(مانند کیفزنی، جیببری، اخاذی و سرقت مسلحانه)
- 7- وادارکردن کسی به زور برای فعالیت جنسی.
تخریب اموال:
- 8- آتشافروزی عمدی به قصد واردکردن صدمهی جدی
- 9- تخریب عمدی اموال دیگران (غیر از آتشافروزی).
فریبکاری یا دزدی:
- 10- به زور وارد خانه، ساختمان یا اتومبیل کسی شدن
- 11- دروغگویی برای بدستآوردن کالا یا مساعدت یا گولزدن دیگران و اجتناب از تعهدات
- 12-دزدیدن اشیاء باارزش بدون روبهرو شدن با قربانی (مانند دزدی از فروشگاه بدون ورود غیرقانونی، جعل اسناد).
تخلفات جدی از مقررات:
- 13- بیرونماندن هنگام شب قبل از شروع 13 سالگی با وجود ممنوعیتها از جانب والدین
- 14- فرار از خانه در طول شب حداقل دوبار در حالی که والدین یا جانشین والدین در خانه بوده و یا یکبار بدون برگشتن طولانی
- 15- گریز از مدرسه قبل از شروع 13 سالگی
B. وجود اختلال در عملکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی.
C. اگر فرد سن 18 سال یا بالاتر داشته باشد، معیارهای بالا برای APD برآورده نمیشود (باچر et al., 2014).
از ویژگیهای یک درمانگر حرفهای این است که بر آسیبشناسی، اصول مصاحبه و درمان، تسلط کامل داشته باشد. از این رو برای آشنایی بیشتر به دورهی آموزشی اصول مصاحبهی تشخیصی بر اساس DSM-V با تدریس دکتر افشین طیبی برگزار شده است، مراجعه کنید.
سببشناسی اختلال سلوک
عوامل بیولوژیکی در این اختلال سهیماند به طوری که مطالعات مختلف میزان متوسطی از وراثت برای رفتارهای ضداجتماعی، تکانشگری، خلق و خو، پرخاشگری و عدم حساسیت به تنبیه را نشان میدهد و به وجود شواهدی برای سطوح پایین دوپامین بتا هیدروکسیلاز پلاسما و کاهش فعالیت سیستم نورآدرنرژیک اشاره میکند. همچنین، سطوح پایین 5-هیدروکسی ایندول استیک اسید (5-HIAA) در CSF با پرخاشگری و خشونت در نوجوانی و سطوح بالای تستوسترون با پرخاشگری نیز رابطه دارد. عوامل خانوادگی مانند فقدان ساختار و نظارت کافی، درگیریهای مکرر بین والدین، فقدان نظم سازگارانه در محیط خانه، فرزندپروری شدید با پرخاشگری کلامی و جسمی، خشونت مکرر خانوادگی، وجود سابقه خانوادگی جنایت و رفتارهای مخل در مراقبان کودک، سوء مصرف مواد، به ویژه وابستگی به الکل در والدین، شرایط اجتماعی-اقتصادی پایین با ازدحام زیاد و بیکاری به استرس اقتصادی و اجتماعی و عدم فرزندپروری مناسب و رفتارهای ناسازگارانه میانجامد. همچنین، در اوایل زندگی آسیبهای عصبی-روانی به مغز میتواند باعث نقص در زبان، حافظه و عملکرد اجرایی شود که متعاقباً به قضاوت ضعیف و ناتوانی در برنامهریزی و حل مشکلات در شرایط بحرانی میانجامد. علاوهبراین، محیط مدرسه نیز موثر است مانند فقدان کارکنان حمایتی و مشاوره برای رسیدگی به مشکلات اقتصادی-اجتماعی کودکان، قرارگرفتن در معرض خشونتهای گروهی در جمع، فضای زیاد کلاس که به افزایش نسبت کودکان به معلمان و عدم بازخورد مثبت از سوی معلمان منجر میشود(Mohan, Yilanli, & Ray, 2020).
پیشآگهی اختلال سلوک
افراد درمان شده پیشآگهی خوب درحالی که افراد با سابقهی مصرف مواد و اختلالات اضطرابی پیشآگهی بدتری را نشان دادند(Storm-Mathisen & Vaglum, 1994). همچنین، وجود علائم صرفا بعد از10 سالگی با پرخاشگری کمتر و روابط بهتر با همسالان رابطه دارد(گنجی, 1393).
شیوع اختلال سلوک
شیوع یکساله جمعیت حدود 2 الی بیش از 10 درصد با میانگین 4 درصد است و در کشورهای مختلفی که در نژاد و قوم تفاوت قائل میشوند، وجود دارد. شیوع از کودکی و نوجوانی افزایش یافته و در مردان بیش از زنان گزارش شده است. قابل ذکر است که تعداد کمی از کودکان CD درمان دریافت میکنند(Association, 2013).
اختلالات همبودی اختلال سلوک
اختلالات همبود شایع ADHD و ODDاست که نتایج بدتری را پیشبینی میکند. افرادی که رگههایی از شخصیت ضداجتماعی داشته باشند نیز ملاکهای CD را برآورده میکنند (مانند نقض قوانین و حقوق دیگران). از دیگر اختلالات همبود میتوان به اختلال یادگیری خاص، اختلالات اضطرابی، اختلالات افسردگی و دوقطبی، اختلالات مرتبط با مواد اشاره کرد(Association, 2013).
تشخیص اختلال سلوک
از جمله ویژگی اصلی CD میتوان به مجموعهای از رفتارهای مستمر و مکرر اشاره کرد که با نقض هنجارهای اجتماعی و حقوق دیگران همراه است. 4 گروه اصلی عبارتاند از:
- 1-پرخاشگری؛ رفتار پرخاشگرانه که به آسیب یا خطر آسیب به دیگران منجر میشود
- 2-خرابکاری به معنی تخریب و آسیب به املاک خصوصی
- 3-دروغگویی، دزدی به معنی حیلهگری، شیادی یا دزدی
- 4-قانونشکنی به معنی نقض قوانین.
این رفتارها به اختلال شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی یا تحصیلی منجر میشود و در انواع محیطها وجود دارد. این رفتارها برای دریافت تشخیص باید حداقل12 ماه وجود داشته باشد و حداقل یکی از آنها باید به مدت 6 ماه مشاهده شود(گنجی, 1393).
تشخیص افتراقی اختلال سلوک
تشخیصهای افتراقی CD شامل ODD، ADHD، اختلالات افسردگی و دوقطبی، IED، اختلالات سازگاری است (Association, 2013).
درمان اختلال سلوک
از نظر پترسون، کاپالدی و بنک (1991) یکی از روشهای درمانی CD مدل خانوادهی منسجم است که بر رابطهی والد و کودک متمرکز است چراکه والدین بدون داشتن مهارت کافی برای فرزندپروری به شیوه بیثبات رفتار میکنند و کودکان با مشاهدهی پرخاشگری والدین آنها را یادمیگیرند. همچنین، توجه والدین به رفتار منفی کودکان عملا آنها را برای چنین رفتارهایی تقویت میکند(باچر et al., 2014). همچنین، آموزش روشهای کنترل به والدین میتواند به تقویت رفتارهای مطلوب و تغییر شرایط ناسازگارانه منجر شود. والدین میتوانند رفتار مثبت کودک را بپذیرند که به تغییر در برداشت از کودک و پذیرش اساسی وی منجر میشود(باچر et al., 2014). درمانهای زیستی مانند داروهای محرک برای بیماران با اختلال همبود ADHD و تکانشگری استفاده میشود که نظارت والدین در مصرف داروها لازم است. هم چنین وجود نظارت بر سابقه عملکرد قلب، قد و وزن، خواب و گزارش علائم از جانب والدین و معلمان نیز توصیه میشود. داروهای ضدافسردگی مانند فلوکستین یا SSRIها ممکن است برای بیماران مبتلا به رفتارهای پرخاشگرانه، افسرده، غیرقابل انعطاف، مفید باشد. بیقراری، فعالسازی رفتاری و وجود افکار خودکشی نیز باید بهویژه در اوایل درمان کنترل شود و والدین باید از عوارض جانبی مطلع گردند. لازم به ذکر است در صورت وجود اختلال همبود ADHD ، برخی از پزشکان بوپروپیون را به SSRI ترجیح میدهند. همچنین، داروهای ضدتشنج از جمله لیتیوم برای درمان پرخاشگری و علائم ناپایداری خلق و خوی مرتبط با اختلال دوقطبی و مسدود کنندههای بتا مانند کلونیدین برای کنترل تکانشگری و پرخاشگری و داروهای ضدروانپریشی آتیپیک مانند ریسپریدون برای درمان پرخاشگری استفاده میشود(Jacob, 2006).
درباره ریحانه صبوری
من ریحانه صبوری فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشتهی روانشناسی عمومی از دانشگاه علامه طباطبائی هستم. از جمله حوزههای علاقهمندی من در روانشناسی موضوعات مرتبط با مسائل فردی است. هدف از فعالیت در رشتهی روانشناسی افزایش آگاهی، توانمندسازی و درمان افراد در مواجهه با مسائل متعدد است.
نوشته های بیشتر از ریحانه صبوری
دیدگاهتان را بنویسید