اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟ چه نشانههایی دارد؟
در این مقاله میخوانیم:
- مقدمه
- کیس اختلال اضطراب اجتماعی
- توصیف بالینی اختلال اضطراب اجتماعی
- نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی بر اساس DSM-5
- سببشناسی اختلال اضطراب اجتماعی
- سیر و پیشآگهی اختلال اضطراب اجتماعی
- شیوع و همهگیرشناسی اختلال اضطراب اجتماعی
- اختلالات همبودی
- تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی
- تشخیص افتراقی اختلال اضطراب اجتماعی
- درمان اختلال اضطراب اجتماعی
- منابع
مقدمه
اختلال اضطراب اجتماعی یکی از انواع اختلالات اضطرابی است. این اختلال مشکلات فراوانی را برای فرد در زندگی اجتماعیاش به وجود میآورد و به همین دلیل شناخت و بررسی این اختلال حائز اهمیت است. در ادامه برای آشنایی بیشتر به توصیفِ بالینیِ این اختلال، بررسی پیشآگهی، سیر و شیوع اختلال و … میپردازیم.
کیس اختلال اضطراب اجتماعی
دانشجویی 20 ساله به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه کرده بود. وی اظهار داشت همواره از انجام فعالیت در حضور دیگران به دلیل خجالت و ترس از ارزیابی منفی، خودداری میکرد. ترس وی هنگامی که جمع مقابلش متشکل از افراد غریبه بودند شدت مضاعفی مییافت. از پرسیدن سوال در کلاسهای درس اجتناب میکرد. اگر مجبور به انجام فعالیتی در مقابل جمع میشد تپش قلب و تعریق شدید بسیار آزار دهنده و مانعی برای انجام فعالیت بودند. مراجع همواره میترسید کار احمقانه یا حرف نسنجیدهای از او سر بزند که موجب سرافکندگیاش شود. از هر جمعی به دلیل ترس از قضاوت دیگران و نه به دلیل بی علاقگی دوری میکرد.
توصیف بالینی اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی، یکی از همهگیرترین اختلالهای اضطرابی در نمونه بالینی است. این اختلال با ترس پیاپی و اجتناب از موقعتهای اجتماعی به دلیل ترس از ارزیابیهای دیگران، یا در زمان انجام فعالیتی در حضور دیگران مشخص میشود. این افراد از برقراری ارتباط با غریبهها و رویارویی با مرجع قدرت اجتناب میکنند و هر کاری که در حضور دیگران انجام دهند، میتواند اضطراب شدید و یا حمله کامل وحشتزدگی در آنان به وجود آورد. اختلال اضطراب اجتماعی اثرگذاری منفی شدیدی بر حوزه سلامت روانی، فردی و اجتماعی دارد. کاهش مسئولیت پذیری، غیبت از کار، کاستیها در روابط بین فردی، صمیمیت و شغل، سیر پیوسته و مزمن این اختلال، و کیفیت پایین زندگی، از پیامدهای اقتصادی-اجتماعی این اختلال است. اگر این اختلال درمان نشود، به ظرفیتها و توانمندیهای فردی، آموزشی و اجتماعی در تمام دوران زندگی آسیب شدید وارد میکند(اسدی, محمدی, & نظیری, 1399) .
DSM-IV نام این اختلال را فوبیای اجتماعی (social phobia) و نام فرعی آن را اختلال اضطراب اجتماعی در نظر گرفته بود اما DSM-5 نام اصلی این اختلال را اختلال اضطراب اجتماعی در نظر گرفته است، زیرا مشکلات بوجود آمده در اثر آنها، در مقایسه با سایر فوبیاها، معمولاً فراگیرتر هستند و در فعالیت های عادی فرد نابسمانی بیشتری بوجود میآوررند. اختلال اضطراب اجتماعی عبارت است از ترس شدید و دایمی از موقعیتهایی که در آنها فرد در جمع دیگران قرار میگیرد یا باید جلوی آنها کاری انجام دهد ( مثلاً، سخنرانی کند). افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از هر گونه موقعیت اجتماعی که فکر میکنند ممکن است در آن یک رفتار خجالتآور داشته باشند یا هرگونه وضعیتی که فکر میکنند در آن مورد ارزیابی منفی دیگران قرار میگیرند میترسند و سعی میکنند از آنها دور باشند. در موقعیتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی اضطراب آنها آنقدر فراگیر است که DSM-5 نام عمومی تر اختلال اضطراب اجتماعی به آن داده است زیرا میتواند بعضی مشکلات فلج کننده دیگر مثل افسردگی و اعتیاد به مواد را پیش بینی کند(گنجی, 1397).
نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی بر اساس DSM-5
A. ترس یا اضطراب قابل ملاحظه دربارهی یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آنها احتمال دقت نظر به بیمار و تجزیه تحلیل دیگران وجود دارد. نمونه ها شامل تعاملات اجتماعی (مثلاً خوردن یا آشامیدن) و اجرا کردن در حضور دیگران(مثلاً سخنرانی کردن است).
نکته: در کودکان این اضطراب باید به هنگام حضور همسالان نیز دیده شود و فقط محدود به تعاملات با بزرگسالان نیست.
B. فرد از این میترسد که کاری انجام دهد یا علائم اضطرابی بروز دهد که دیگران برداشت منفی از آن داشته باشند(یعنی شرمنده شود یا مسخره کنند، وی را طرد کنند یا مورد اهانت قرار دهند).
C. موقعیتهای اجتماعی مذکور تقریباً همیشه سبب ترس یا اضطراب میگردند.
نکته: در کودکان، ترس یا اضطراب میتواند به صورت گریه، قشقرق، میخکوب شدن، چسبیدن به دیگران، کنارهگیری، یا عدم صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی بروز نماید.
D. از موقعیتهای اجتماعی مذکور اجتناب میورزد و یا تحمل آن با ترس و اضطراب شدیدی همراه است.
E. ترس و اضطراب موجود بیشتر از آن چیزی است که از موقعیت اجتماعی مذکور و زمینهی فرهنگی- اجتماعی فرد انتظار میرود.
F. ترس، اضطراب یا اجتناب پایدار است و به معمول 6 ماه یا طولانیتر ادامه مییابد.
G. ترس، اضطراب یا اجتناب از نظر بالینی موجب ناراحتی قابل ملاحظه یا افت کار کرد اجتماعی-شغلیو و سایر جنبههای مهم کارکردی فرد میشود.
H. ترس، اضطراب یا اجتناب ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک ماده(مانند مادهی سوء مصرفی، یک دارو) یا بیمار طبی دیگر نیست.
I. ترس، اضطراب یا اجتناب موجود توسط یک اختلال روانی دیگر مانند پانیک، اختلال بدریخت انگاری بدن یا اخلال طیف درخودماندگی بهتر توجیه نمیشود.
J. اگر یک بیماری طبی دیگر ( مثلاً بیماری پارکینسون، چاقی، بدریختیهای ناشی از سوختگی یا جراحات) وجود دارد، ترس، اضطراب یا اتناب حاضر آشکارا نامربوط یا افراطی است.
مشخص کنید اگر:
فقط اجرایی: اگر ترس فقط محدود به سخنرانی یا اجرای کاری در مجامع عمومی است. (روئیز, 2015)
از ویژگیهای یک درمانگر حرفهای این است که بر آسیبشناسی، اصول مصاحبه و درمان، تسلط کامل داشته باشد. از این رو برای آشنایی بیشتر به دورهی آموزشی اصول مصاحبهی تشخیصی بر اساس DSM-V با تدریس دکتر افشین طیبی برگزار شده است، مراجعه کنید.
سبب شناسی اختلال اضطراب اجتماعی
-
عوامل عصبی شیمیایی:
موفقیت درمانهای دارویی در رفع اختلال اضطراب اجتماعی به دو فرضیه عصب شیمیایی مشخص در مورد دو نوع اختلال اضطراب اجتماعی انجامیده است. به طور اختصاصی مصرف انتاگونیست بتا آدرنرژیک به طور مثال پروپرانالول در هراس عملکردی مثل صحبت کردن در جمع به پیدایش نظریه آدرنرژیک برای این نوع منجر شده است. بیماران مبتلا به هراس عملکردی ممکن است نسبت به افراد غیر مبتلا نوراپینفرین یا اپینفرین بیشتری چه در دستگاه عصبی مرکزی و چه در دستگاه عصبی محیطی خود ترشح کنند یا به سطح طبیعی آدرنرژیک حساس باشند. این مشاهده که مهار کنندههای مونوآمین اکسیداز ممکن است در درمان اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر تر از داروهای سه حلقهای باشند در کنار برخی دادههای پیش بالینی دیگر برخی محققان را به طرح این فرضیه وا داشته است که ممکن است فعالیت دوپامینرژیک نیز در پیدایش این اختلال دخیل باشد. یکی از مطالعات افت قابل ملاحظه غلظت همووانیلیک اسید را نشان داده است. در مطالعه دیگری که با استفاده از برش نگاری رایانهای با گسیل فوتون منفرد (SPECT) انجام گرفته است کاهش تراکم کانونی بازجذب دوپامین در جسم مخطط دیده شده است. بنابراین برخی شواهد از کژکاری دوپامینرژیک در اختلال اضطراب اجتماعی حکایت میکنند(سادوک, سادوک, & روئیز, 2015).
- عوامل ژنتیک:
تعداد شواهدی که نشان دهد اختلال اضطراب اجتماعی عنصر ژنتیک دارد، رو به افزایش است. مثلاً، در مورد کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، احتمال اینکه یکی از والدین یا هر دوی آنها اختلال اضطراب اجتماعی داشته باشند بیشتر از کودکان سالم است، و مطالعات انجام شده روی دوقلوها نیز نشان میدهند که در ایجاد اختلال اضطراب اجتماعی، عامل ژنتیک آشکار، ولی خفیف، وجود دارد. به این ترتیب، مطالعات نشان میدهند که عوامل ژنتیک مهم هستند ولی نمیتوانند بگویند که کدام جنبه اختلال اضطراب اجتماعی به ارث میرسد. با این حال، بعضی مطالعات توانستهاند تعدادی فرایند خاص مربوط به اختلال اضطراب اجتماعی را شناسایی کنند که ظاهراً عنصر ژنتیک دارند از جمله: سلطه پذیری، اضطراب، اجتناب اجتماعی و بازداری رفتاری. مطالعات دیگر نشان میدهند که اختلال اضطراب اجتماعی عنصر ارثی دارد، عنصری که با بسیاری از اختلالات اضطرابی مشترک است و در نتیجه میتواند القا کند آنچه به ارث میرسد آسیب پذیری در مقابل همه انواع اختلالات اضطرابی است نه فقط در مقابل اختلال اضطراب اجتماعی. با این حال، هنوز ممکن است یک عنصر ارثی خفیف و مختصِ اختلال اضطراب اجتماعی وجود داشته باشد و تخمین زده میشود که این عنصر علت حدود 13% از انواع ترسهای اجتماعی است(گنجی, 1397).
عوامل رشدی:
چون اختلال اضطراب اجتماعی، در مقایسه با سایر اختلالت اضطرابی، در سنین نسبتاً پایینتری ظاهر میشود، عوامل رشد و تجربههای کودکی احتمالاً در آن تاثیر میگذارند. برای مثال، کودکانی که در خود فرو رفته، گوشهگیر و ساکت هستند، بیشتر احتمال دارد که به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا شوند، اما خیلی از کودکان بسیار گوشهگیر و غیر فعال به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا نمیشوند. بنابراین گوشهگیری و عدم فعالیت در کودکی، شرط کافی برای فوبیای اجتماعی نیست. سبک تعامل والدین-فرزندان در دوران اولیه کودکی نیز میتواند در ایجاد فوبیای اجتماعی نقش داشته باشد. مطالعه روابط والدین-فرزندان نشان میدهند که والدین کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، نسبت به والدین کودکان سالم، روی فرزندان خود کنترل بیشتری اعمال میکنند، مهربانی کمتری نشان میدهند، و رفتار آنها در جلوی دیگران زیاد خوب نیست، همچنین از خجالت دادن به عنوان نوعی روش تربیتی استفاده میکنند. هر چند این عوامل پیشبینی کنندههای ظاهراً مهمی برای اختلال اضطراب اجتماعی هستند، در حال حاضر امکان ندارد که نشان داده شود آنها واقعاً علل اختلال اضطراب اجتماعی هستند(گنجی, 1397).
عوامل شناختی:
به نظر میرسد که در اختلال اضطراب اجتماعی چند فرایند شناختی وجود دارند که به نوعی باعث تداوم ترس از موقعیتهای اجتماعی میشوند. اولاً افراد مبتلا به فوبیاهای اجتماعی در پردازش و تفسیر اطلاعات نوعی سوگیری دارند که باعث میشود درباره رویدادهای اجتماعی پیشبینیهای بسیار منفی داشته باشند. برای مثال، افراد فوبیک اجتماعی، در مقایسه با گروههای کنترل و غیر بالینی، یا افراد مبتلا به سایر اختلالت اضطرابی، احتمال وقوع رویدادهای منفی اجتماعی را به میزان بیشتری اعلام میکنند، یعنی بیشتر از دو گروه دیگر فکر میکنند که رویدادهای اجتماعی پیش رو، از لحاظ شدت و فراوانی، منفی خواهند بود. ارزیابی منفی باعث میشود که آنها از موقعیتهای اجتماعی اجتناب کنند(گنجی, 1397).
ثانیاً، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، در مقایسه با افراد سالم یا ناظران مستقلی که رفتار آنها را مورد مشاهده قرار میدهند، عملکرد خود در موقعیتهای اجتماعی را بیش از حد بد و ناشیانه میدانند. همچنین، افراد فوبیک اجتماعی نمیتوانند نظرها و فیدبکهای اجتماعی مثبت از طرف دیگران را به آسانی پردازش کنند. تمرکز روی جنبههای منفی موقعیتهای اجتماعی و ناتوانی نسبی در قبول جنبههای مثبت عملکرد اجتماعی خود، احتمالاً باعث تداوم باورهای غلط در افراد فوبیک میشوند. طبق باورهای غلط این افراد، موقعیتهای اجتماعی(حضور دیگران) تهدید کننده و خطرناک هستند رفتار آنها در جلوی جمع احتمالاً غلط و ناشیانه خواهد بود(گنجی, 1397).
ثالثاً، طبق بعضی نظریههای مربوط به اختلال اضطراب اجتماعی، افراد مبتلا، در طول عملکرد اجتماعی خود، به ویژه هنگامی که میترسند مورد ارزیابی منفی قرار گیرند، تمایل دارند توجه خود را به سوی خود و واکنشهای اضطرابی خود معطوف کنند، پدیدهای که توجه متمرکز بر خود(Self-Focused Attention) نامیده میشود. به عقیده طرفداران این رویکرد، توجه “سمت” و جهت دارد و از دو حالت خارج نیست، یا به طرف بیرون و دیگران است یا به طرف درون و خود و هیچ کس نمیتواند در آن واحد هر دو را داشته باشد(گنجی, 1397).
افراد فوبیک اجتماعی توجه متمرکز بر خود دارند و در نتیجه دچار پیامدهای شناختی، هیجانی، و رفتاری خاصی میشوند. توجه متمرکز بر خود باعث میشود که افراد مضطرب اجتماعی فکر کنند همانقدر که در درون مضطرب هستند در ظاهر نیز اضطراب نشان خواهند داد. این پدیده از پردازش آبجکتیو(به دور از احساسات و برداشتهای شخصی) اطلاعات در موقعیتهای اجتماعی جلوگیری به عمل میآورد و باعث میشود که افراد به عیبگیری و انتقاد از خودشان بپردازند، که نتیجه آن عملکرد نامناسب در حضور دیگران است(گنجی, 1397).
مطالعات نشان دادهاند که افراد فوبیک اجتماعی، در مقایسه با افراد سالم، در خودسنجیها بیشتر اعلام میکنند که به توجه متمرکز بر خود دچار هستند. همچنین، آنها معتقدند که به خاطرات خود از موقعیتهای اجتماعی، بیشتر از زاویه یک ناظر خارجی(شخص ثالث) نگاه میکنند تا از زاویه دید شخصی خود(این موضوع نشان میدهد که آنها وقتی در جلوی جمع مشغول انجام دادن کاری هستند، واقعاً از دیدگاه یک شخص دیگر مورد “مشاهده” قرار میدهند). بنابراین، به نظر میرسد که توجه متمرکز بر خود، ادراک فرد از اضطراب خود در وضعیت اجتماعی را تقویت میکند، باعث حواس پرتی او از تمرکز روی تکلیف اجتماعی و در دست انجام میشود، عملکرد ناشیانه به همراه میآورد و در نهایت فرد را وادار میکند تا از موقعیتهای اجتماعی آینده دوری جوید. از توجه متمرکز بر خود برای توضیح بعضی دیگر اختلالات نیز به کار رفته است، از جمله سایر اختلالات اضطرابی، افسردگی، اسکیزوفرنی و سوءمصرف مواد(گنجی, 1397).
در آخر، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، پس از پایان موقعیتهای اجتماعی، از روی دادهای آن پردازش افراطی به عمل میآورند که عبارت است از انتقاد شدید از عملکرد و اضطرابی که در آن شرایط داشتهاند. این نوع تفکر در پایان هر موقعیت اجتماعی، نگرش منفی به عملکرد خود را موجب میشود، در طول زمان ادامه مییابد و تداوم اضطراب اجتماعی را به همراه میآورد(گنجی, 1397).
سیر و پیش آگهی اختلال اضطراب اجتماعی
معمولاً اختلال اضطراب اجتماعی در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی شروع میشود. یافتههای همهگیرشناسی آیندهنگر موجود حاکی از آن است که اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً اختلالی مزمن است، هرچند در بیمارانی که علائمشان فروکش میکند این بهبودی ادامه پیدا میکند. هم مطالعات همهگیر شناسی گذشتهنگر و هم مطالعات بالینی آیندهنگر نشان میدهد که این اختلال عمیقاً طی سالیان متمادی میتواند آشفتگی و مشکلات عمیقی را در زندگی فرد ایجاد کند از جمله اختلال در پیشرفت تحصیلی، دوران مدرسه یا دانشگاه و مختل کردن عملکرد شغلی و رشد اجتماعی(سادوک et al., 2015)(روئیز, 2015).
شیوع و همه گیر شناسی اختلال اضطراب اجتماعی
مطالعات مختلف شیوع طول عمر اختلال اضطراب اجتماعی را 3 تا 13% گزارش کردهاند. شیوع 6 ماهه حدود 2 تا 3 در هر 100 نفر است(سادوک et al., 2015).
شیوع دوازده ماهه این اختلال در بخش اعظم دنیا، حدود 5/0-20 درصد برآورد شده است(پورصالح, حمید, & داوودی, 1399).
DSM-5 نرخ شیوع 12 ماهه اختلال اضطراب اجتماعی در مردم آمریکا را حدود 7% اعلام میکند(اکرمی, 1399).
در مطالعات همهگیر شناختی زنان بیشتر از مردان مبتلا میشوند اما در نمونههای بالینی عکس این موضوع دیده میشود. دلیل این مشاهدات متفاوت معلوم نیست. اوج شروع اختلال اضطراب اجتماعی در نوجوانان دیده میشود هرچند شروع در سنین 5 سالگی و 35 سالگی نیز شایع است(اکرمی, 1399).
اختلالات همبودی
افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است سابقهای از سایر اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی، اختلالات مرتبط با موادو پر اشتهایی عصبی داشته باشند(سادوک et al., 2015)
تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی
بالینگر باید بداند دستکم درجاتی از اضطراب اجتماعی یا کمرویی در جمعیت عمومی شایع است. مطالعات سطح جامعه حاکی است که حدود یکسوم تمام افراد خود را در موقعیتهای اجتماعی مضطرب تر از سایرین میدانند. از این گذشته این نگرانیها ممکن است بخصوص در برخی مراحل رشد مانند نوجوانی یا پس از گذارهای زندگی نظیر ازدواج یا تغییر شغل همراه ا مقتضیات جدید تعاملات اجتماعی تشدید شوند. این اضطراب ها فقط زمانی به اختلال اضطراب اجتماعی تبدیل میشوند که اضطراب مانع از مشارکت فرد در فعالیتهای مطلوب خودش شود یا ناراحتی بارزی در خلال این فعالیت ها ایجاد کند. DSM-5 همچنین یک مشخصه تشخیصی به نام صرفاً عملکردی را لحاظ کرده که مخصوص افرادی است که بخصوص در مورد صحبت کردن یا اجرای فعالیتها در انظار عمومی هراس اجتماعی شدید دارند(سادوک et al., 2015).
تشخیص افتراقی اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی باید از ترس متناسب و کمرویی بهنجار افتراق داده شود. ملاحظات تشخیصهای افتراقی برای اختلال اضطراب اجتماعی عبارت است از بازار هراسی، اختلال وحشت زدگی، اختلال شخصیت دوریگزینی، اختلال افسردگی اساسی و اختلال شخصیت اسکیزوئید. بیمار دچار بازار هراسی اغلب با حضور فرد دیگر در موقعیتهای اضطرابزا راحت است اما فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در حضور دیگران اضطرابش بیشتر میشود. این با اینکه تنگی نفس، سرگیجه و حس خفگی و ترس از مردن در اختلال وحشتزدگی و بازار هراسی شایع است علائم مرتبط با اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً شامل سرخ شدن صورت، پرش عضلات و اضطراب در مورد زیر نظر دیگران بودن است. افتراق بین اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال شخصیت دوریگزین میتواند دشوار باشد و مستلزم مصاحبههای گسترده و شرح حال روانپزشکی است. اجتناب از موقعیتهای جمعی خیلی وقتها ممکن است علامتی از افسردگی باشد اما بیمار افسرده وقتی که محاصبهی روان پزشکی میشود سایر علایم افسردگی را هم احتمالاً از خود بروز میدهد. در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید آنچه موجب رفتار اجتماعی اجتنابآمیز میشود بی علاقهگی به معاشرت و اجتماعی شدن است نه ترس از آن(سادوک et al., 2015).
درمان اختلال اضطراب اجتماعی
در درمان اختلال اضطراب اجتماعی هم دارو درمانی هم رواندرمانی مفید است. برخی مطالعات حاکی از آن است که کاربرد توأم دارو درمانی و روان درمانی نتایجی بهتر از هرکدام از این دو روش به تنهایی به بار میآورد اما این یافتهها را نمیشود بر تمام موقعیتها و بیماران تعمیم داد(سادوک et al., 2015).
داروهای موثر بر درمان اختلال اضطراب اجتماعی عبارتند از: 1- مهارکنندههای انتخابی باز جذب سروتونین 2- بنزودیازپینها 3- ونلافاکسین 4- بوسپیرون. اکثر بالینگران از SSRI ها به عنوان خط اول درمان برای درمان بیماران مبتلا به شکل اختلال اضطراب اجتماعی فراگیر استفاده میکنند. بنزودیازپینهای آلپرازولام و کلونازپام نیز در اختلال اضطراب اجتماعی مفیدند. بوسپیرون هنگامی که برای تقویت درمان با SSRI ها تجویز شود اثرات مفیدی از خود نشان داده است(سادوک et al., 2015).
رواندرمانی برای اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً شامل ترکیبی از روشهای رفتاری و شناختی است.
از جمله بازآموزیشناختی، حساسیتزدایی، تمرین در جلسات و انواع و اقسام تکالیف منزل(سادوک et al., 2015).
منابع
اسدی, ح., محمدی, م., & نظیری, ق. (1399). چالش ها و الگوهای درمان یکپارچه نگر مبتنی بر پذیرش و تعهد در اختلال اضطراب اجتماعی. اندیشه و رفتار در روانشناسی بالینی (اندیشه و رفتار) ), 14(55 #p001039), 87-106.
اکرمی, ل. (1399). اثر بخشی مداخله گروهی مبتنی بر برنامه پیرز بر مشکلات رفتاری و اضطراب اجتماعی در نوجوانان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا. دست آوردهای روانشناختی (علوم تربیتی و روان شناسی), 27(1 (پیاپی 23)#l001077), 193-222.
پورصالح, ع., حمید, ن., & داوودی, ا. (1399). اثربخشی آموزش ذهن شفقت ورز بر علایم اختلال اضطراب اجتماعی و سرمایه های روان شناختی دانشجویان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی. اندیشه و رفتار در روانشناسی بالینی (اندیشه و رفتار) ), 14(56 #p001038), 83-94.
سادوک, ب. ج., سادوک, و. آ., & روئیز, پ. (2015). خلاصهی روانپزشکی (د. ف. رضایی, Trans.): کتاب ارجمند.
گنجی, م. (1397). آسیب شناسی روانی براساسDSM-5 (د. ح. گنجی Ed. سوم ed.). تهران: نشر ساوالان.
درباره دیبا داود نژاد
دیبا داودنژاد هستم، دانش آموخته ی کارشناسی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی و دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی
نوشته های بیشتر از دیبا داود نژاد3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
HỎI: وانیل همانند استوقودوس، رایحه ای آرامش بخش
دارد که می تواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند.
آیا می دانستید احساس شادی وخوشحالی از مواردی است
که هورمون ها مسئول آن هستند. سوالاتی که مربوط به مصرف داروتون هستش رو باید از روانپزشک سوال بپرسید.
اما اگر از میزان مطلوبیت این ماده در بدن
مطمئن نیستید، میتوانید با مراجعه به پزشک و آزمایشگاه دریابید که کمبود ویتامین B دارید
یا خیر. زمانی که در بدن سروتونین
کافی وجود ندارد و یا بدن از سروتونین به طور موثر استفاده نمیکند، ممکن است فرد، بیشتر مستعد
علائم افسردگی و دیگر اختلالات خلقی باشد.
در حالی که پایین بودن سطح سروتونین میتواند مشکلاتی را ایجاد کند، بالا بودن مقدار سروتونین
نیز میتواند یک مساله باشد. اگر در مورد علائمی که تجربه میکنید نگران
هستید، با پزشک مشورت کنید.
عالی بود،ممنون
بسیار خوشحالیم از حسن نظر شما .