اختلال شخصیت وسواسی-جبری
در این مقاله میخوانیم:
- مقدمه
- کیس اختلال شخصیت وسواسی-جبری
- توصیف بالینی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
- نشانگان اختلال شخصیت وسواسی-جبری بر اساس DSM-5
- سببشناسی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
- سیر و پیشآگاهی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
- همهگیر شناسی و شیوع اختلال شخصیت وسواسی-جبری
- اختلالات همبودی
- تشخیص اختلال شخصیت وسواسی-جبری
- تشخیص افتراقی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
- درمان اختلال شخصیت وسواسی-جبری
- منابع
مقدمه
در جهان امروز، شناخت اختلالات و بیماری های روانپزشکی، صرفا مورد علاقهی روانپزشکان و روانشناسان نیست؛ عموم مردم به این نکته پی بردند که آگاهی از مقولات روانشناختی به بهبود زندگی آنها کمک شایانی میکند و مباحثی که در این شاخه از علم، مورد بررسی قرار میگیرد میتواند به سلامت و انسجام اتاق فرماندهی وجود آنها یعنی مغزشان منجر شود. در این نوشتار سعی داریم تا یکی از اختلالات شخصیتی شایع را به اختصار مورد بررسی قرار داده تا در این زمینه برای مردم آگاهیبخشی صورت گرفته و چنانچه دربارهی خود یا اطرافیان احساس خطر کردند به روانپزشک یا روانشناس مراجعه نمایند.
کیس اختلال شخصیت وسواسی-جبری
رامین، تا جایی که به یاد دارد به تمیزی و نظم و ترتیب اشتغال ذهنی داشته است. از کودکی تا کنون هرگز به یاد ندارد که وسایل اتاق یا لباسهایش نامرتب و نامنظم باشند؛ این موضوع در ابتدا تحسین خانواده را به دنبال داشت و همواره در ستایش او میگفتند: “رامین در کارهایش نظم فوقالعاده ای دارد” اما دوستان و همکلاسیهایش همواره از این نظم افراطی شاکی بوده و از همراهی او اجتناب میکردند. با ورود رامین به نوجوانی کمکم خانوادهاش نیز متوجه شدند که این میزان از نظم و وسواس در امور غیرعادی بوده و باعث مختل شدن زندگی میشود، پس موضوع را با رامین مطرح کرده و از او خواستند به مشاور رجوع کند. اما رامین از شنیدن این حرفها شدیدا متعجب شده و نه تنها غیرمعمولی بودن رفتار خود را نپذیرفت بلکه اذعان داشت که این حجم از بیتدبیری و بینظمی خانواده و اندک دوستانی که دارد او را خسته کرده است. سالها گذشت و شرایط رامین روز به روز بدتر میشد. او حالا استخدام یکی از ادارات شده است و اگرچه در ابتدا مدیر بخش از نظم و دقت بالای او خوشحال شده بود اما فقط چند هفته از ورود او گذشته بود که داد همهی همکاران وی به آسمان رسید و از رفتارهای بیمارگونه و وسواسی وی به تنگ آمده بودند و بدتر از آن این بود که رامین کار خود را ادامه میداد و توجه چندانی نشان نمیداد. در نهایت مدیر بخش به او دستور داد که اگر به درمانگر مراجعه نکند از اداره اخراج خواهد شد و او تصمیم گرفت که بالاخره درمانگری را ملاقات کند…
توصیف بالینی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
به طور کلی افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی – جبری، خودپندارة احساس ارزشمندی خود را برحسب بارآور بودن خود تعیین میکنند. افراد مبتلا به این اختلال، جویای تأیید بهخاطر دستاوردهای خود نیستند، بلکه در عوض با حذف روابط اجتماعی، خود را درگیر کار میکنند. متأسفانه کمالگرایی مفرطی که افراد مبتلا به این اختلال درمورد کارشان دارند، باعث میشود کامل کردن تکلیف برایشان دشوار باشد؛ چراکه همیشه میتوانند در آنچه انجام دادهاند، نقصی پیدا کنند. پیامدهای کار آنها هرگز بهقدر کافی خوب نیست که معیارهای غیرواقعبینانة آنها را برآورده سازد. آنها میتوانند بیش از حد اخلاقی نیز باشند، زیرا به معیارهای بسیار باوجدانی متکی هستند که برآورده کردن آنها برای تقریباً هرکسی دشوار است.(هالجین & ترجمه یحیی سیدمحمدی, 1398)
نشانگان اختلال شخصیت وسواسی-جبری بر اساس DSM-5
مطابق آنچه انجمن روانپزشکان آمریکا در آخرین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) خود اعلام کرده است، الگوی نافذی از اشتغال ذهنی با نظم و ترتیب، کمالطلبی و کنترل ذهنی و بینفردی افراطی است که از اوایل دوره بزرگسالی آغاز شده و در زمینههای مختلف به چشم میخورد، با چهار مورد (یا بیشتر) از موارد زیر مشخص میگردد:
- اشتغال ذهنی با جزئیات، قوانین، فهرستها، نظم، ترتیب و سازماندهی، تاحدیکه هدف اصلی فعالیت گم میشود.
- وجود کمالطلبی که مانع انجام کارها میگردد (مانند ناتوانی در اتمام پروژه به دلیل عدم تحقق ملاکهای واضحاً سفت و سخت وی)
- به طور افراطی خود را وقف کار و تولید میکند، به حدی که فعالیتهای تفریحی و روابط دوستان را فدا میکند (البته نه در موقعی که احتیاج آشکار مالی وجود داشته باشد)
- درباره موضوعات اخلاقی، اصول و یا ارزشها، فردی دقیق و سختگیر، بیش از حد با وجدان و انعطافناپذیر است (البته نه در موقعی که با هویت فرهنگی یا مذهبی فرد هماهنگ است)
- ناتوانی در دور ریختن اشیاء مستعمل یا بدردنخور، حتی وقتی فاقد ارزش عاطفی هستند.
- از تفویض امور به دیگران اکراه دارد، مگر اینکه آنها تسلیم شده و کاملاً بپذیرند که کارها را دقیقاً به روش وی انجام دهند.
- هم نسبت به خود و هم نسبت به دیگران خسیس است؛ معتقد است پول باید برای روز مبادا پسانداز شود.
- لجبازی و سرسختی نشان میدهد.(American Psychiatric Association, 1980)
از ویژگیهای یک درمانگر حرفهای این است که بر آسیبشناسی، اصول مصاحبه و درمان، تسلط کامل داشته باشد. از این رو برای آشنایی بیشتر به دورهی آموزشی اصول مصاحبهی تشخیصی بر اساس DSM-V با تدریس دکتر افشین طیبی برگزار شده است، مراجعه کنید.
سببشناسی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
از منظر روانپویشی، فروید معتقد بود که اختلال شخصیت وسواسی-جبری، در نتیجه تثبیت در مرحله مقعدی ایجاد میشود. به عبارت دیگر کودکان در سن حدوداً سهسالگی، تحت تأثیر اجبارهای والدین، میکوشند تا مدفوع خود را نگه دارند و به نوعی خود-کنترلی دست یابند؛ اگر بدون اضطراب و به خوبی این آموزش را بیاموزند، این مرحله به طور سالم طی میکنند اما چنانچه اضطراب و عدم کنترل فشارها و تکانه باعث شود تا در این مرحله بمانند و نتوانند وارد مراحل بعدی رشد شوند، اصطلاحاً میگوییم در مرحله مقعدی تثبیت شدهاند؛ یعنی دارای صفاتی مثل خساست، نظم افراطی و اخلاق خشک و جدی هستند.(Freud, 1908) البته این نظریه در مطالعات گوناگون تایید نشده است.(سادوک, سادوک, روئیز, & ترجمه فرزین رضاعی, 1398)
از منظر زیستی و عصبشناختی، جانگرانت و همکاران تحقیقاتی را در کتاب خود گردآوری کرده و پایههای عصب روانشناختی اختلال شخصیت وسواسی-جبری را مورد واکاوی قرار دادند: “در تحقیقی که افراد مبتلا به اختلالات شخصیت (شاخة سوم) مورد بررسی قرار گرفتند، نشاندادهشده که افرادِ مبتلا نسبت به افراد سالم، سطح جسم مخططِ هستة دُمدار بزرگتر، حجم جسم مخطط شکمی کوچکتر و ضخامت قشری بیشتری در ناحیه پیشپیشانی راست خود دارند و یا مطالعهای دیگر که به وسیلهی تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی صورت گرفت، نشان داده شد که مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی-جبری، اتصالات عملکردی افزایش یافتهای نسبت به افراد سالم در قسمت پیشگُوِه مغز خود داشتهاند.(Grant, Pinto, & Chamberlain, 2020)
از دیدگاه شناختی-رفتاری نیز باید یادآور شد که افراد مبتلا به این اختلال، انتظارات غیر واقع بینانهای درباره عالی بودن و اجتناب از اشتباهات دارند، به عبارت دیگر کمالگرایی اساس بسیاری از رفتارها و اندیشههای فرد شده و هیچ اقدامی نباید انجام شود مگر به بهترین و بیعیبترین شکل ممکن. در نتیجه، احساس ارزشمندی آنها، به رفتار کردن به شیوهای که از آرمان کمالگرایی پیروی کند، وابسته است و اگر آنها به این آرمان نرسند (که الزاما باید به آن برسند)، خود را بی ارزش میدانند. در این چارچوب، اختلال شخصیت وسواسی-جبری بر مبنای شیوهی مشکلآفرین در نظرگرفتن خود استوار است.(هالجین & ترجمه یحیی سیدمحمدی, 1398)
سیر و پیشآگاهی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
وقتی از یک اختلال در وجود انسان صحبت میکنیم، حتی نمیتوانیم درباره چند روز دیگر هم نظر قطعی بدهیم؛ چراکه شخصیت انسان میتواند تحت تأثیر عوامل مختلف، به سوی بهبود و پیشرفت، یا افول و پسرفت قدم بردارد. به تعبیر کاپلان و سادوک اختلال شخصیت وسواسی-جبری، سیری متغیر و غیر قابل پیشبینی دارد که گاهی وسواسهای فکری یا عملی هم ممکن است در آن راه پیدا کند. برخی از نوجوانان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری ممکن است در بزرگسالی به افرادی گرم، گشاده نظر و با محبت تبدیل شوند؛ اما در برخی دیگر، این اختلال ممکن است مقدمه اسکیزوفرنی باشد یا چند ده سال بعد که روند سالخوردگی آن را تشدید کرد، ممکن است به اختلال افسردگی اساسی تبدیل شود.(سادوک et al., 1398)
شیوع و همهگیر شناسی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
بر اساس DSM-5 میزان شیوع این اختلال 2 تا 8 درصد است.(American Psychiatric Association, 1980)
این اختلال در مردان شایعتر از زنهاست و بیش از همه در فرزندان اول خانواده تشخیص داده میشود. همچنین در بستگان تنی(بیولویک) و درجه اولِ بیماران مبتلا، بیشتر از جمعیت عمومی پیدا میشود.(سادوک et al., 1398)
اختلالات همبودی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
در سال های اخیر همبودی و همراهی اختلال شخصیت وسواسی-جبری(OCPD) و اختلال وسواسی-جبری(OCD) بسیار بحثبرانگیز بوده و اختلاف نظر های زیادی بین روانشناسان ایجاد کرده است. برخی دادهها حاکی از آن است که OCPD در افرادی که به OCD مبتلا هستند بیشتر دیده میشود تا کسانی که به اختلالات دیگری مثل وحشتزدگی (Panic) یا افسردگی مزمن (MDD) دچارند.
از سوی دیگر برخی محققان معتقدند افرادی که هم OCD و هم OCPD دارند، ویژگی های خاصی داشته و آغاز، علائم تشخیصی و وسواسها و اجبارهای متفاوتی دارند.(Coles, Pinto, Mancebo, Rasmussen, & Eisen, 2008) اما این، پایان ماجرا نیست و نظرات و نگرش های گوناگونی نسبت به این موضوع وجود دارد.
تشخیص اختلال شخصیت وسواسی-جبری
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری، در مصاحبه، رفتاری شق و رق، رسمی و خشک دارند. نمیشود گفت که حالت عاطفیشان کند یا تخت است، بلکه شاید محدود، واژه خوبی برای توصیف آن باشد. روحیهی آنها به گونهای است که غالبا در گفت و گو پیشقدم نمیشوند و در مواجهه با مسائل، معمولا خشک و منطقی برخورد میکنند. آنها مصرانه معتقدند که باید در چارچوب قوانین، قدم بردارند و هیچ گونه تخطی قانون از کسی را نمیتوانند تاب بیاورند؛ به همین خاطر انعطاف پذیر نبوده و در برابر نظرات دیگران شکیبایی و سعه صدر ندارند. در رفتار آنها عدم شوخ طبعی، رفتارهای افراطی و میل به سلطهگری نیز موج میزند و در نهایت این صفات موجب میشود تا مردم را از خود فراری دهند. ضمنا بد نیست بدانید، مکانیسم های دفاعی مورد استفادهی این افراد معمولا شامل دلیلتراشی، جداسازی، عقلانیسازی، وارونهسازی و ابطال میشود.(سادوک et al., 1398)
تشخیص افتراقی اختلال شخصیت وسواسی-جبری
تمایز بخشی اختلال شخصیت وسواسی-جبری از برخی بیماران سرپاییِ دارای صفات وسواسی-جبری و یا حتی مبتلایان OCD کار دشواری است؛ متاسفانه بعضی از درمانگران بیتجربه هردو اختلال را یکسان تلقی کرده و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میدهند و از وجوه افتراق “اختلال وسواسی-جبری” و “اختلال شخصیت وسواسی-جبری” غافل میشوند.
یکی از تمایزهای اصلی این دو اختلال در این است که مبتلایان OCPD غالبا دیگران را غیرمعمولی و دارای مشکل میدانند و به سفارش دیگران به رواندرمانگر مراجعه میکنند؛ اما مبتلایان OCD ناهنجاری خود را درک نموده و به سبب مشکلاتی که وسواسها برایشان ایجاد کرده با تمایل خود به درمانگر مراجعه میکنند.(گنجی, 1400) البته این مطلب بین متخصصین مورد اختلاف هست،(سادوک et al., 1398) از این جهت چندان دور از انتظار نیست که برخی نظریهپردازان معتقدند اتفاقا بیماران OCPD از بیماری خود اطلاع دارند و با علم به ناهنجاری به درمانگر مراجعه میکنند. تشخیص اختلال شخصیت را تنها زمانی باید مطرح کرد که بیمار مثمرثمر بودن خود را از نظر شغلی و اجتماعی بهمقدار چشمگیری از دست داده باشد. در برخی از بیماران، اختلال هذیانی هم ممکن است همزمان با اختلالات شخصیت وجود داشته باشد که باید ذکر کرد.(هالجین & ترجمه یحیی سیدمحمدی, 1398)
درمان شخصیت وسواسی-جبری
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری با توجه به همبودی ها یا تمایزاتی که با سایر اختلالات داشته باشند به سوی درمان های متفاوتی سوق داده میشوند و از آن سو مکاتب مختلف روانشناسی، درمان هایی را پیشنهاد میدهند که به زعم خودشان کارگشا خواهد بود.
در درمان شناختیرفتاری، درمانگران سعی دارند تا شناختها و رفتارهای ناهنجار بیمار را را اصلاح کند، به این صورت که اندیشه ها و پیشفرضها(شناختی) که سبب میشود تا فرد دست به تصمیمات بیمارگونه بزند مورد بررسی قرار گرفته و اقدامات و واکنشها(رفتاری) که ناهنجار باشند تحت کنترل قرار میگرند. درباره بیماران OCPD برخی متخصصان مکتب شناختی-رفتاری از روش های رفتاری سنتی مثل «توقف فکر» استفاده میکنند با این هدف که درمانجویان را ترغیب کنند تا هر وقت تحت سلطهی نگرانی نشخواری قرار گرفتند توقف کنند.(هالجین & ترجمه یحیی سیدمحمدی, 1398)
بعضی از درمانگران تداعیآزاد را پیشنهاد میکنند، تداعی آزاد یکی از شگردهای روانکاوی است؛ در روانکاوی بر عقدهها و ناملایماتی که درناهشیار فرد وجود دارد و خود بیمار تقریبا از آن بیخبر است، تاکید دارد. در تداعی آزاد درمانگر از بیمار میخواهد که تمام چیزهایی که به یاد میآورد را در پاسخ به سوالات درمانگر، بدون سانسور بیان کند. در مواقعی که بیمار از تحصیلات و دانش خوبی برخوردار باشد، این روش بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد؛ چراکه گویا این روش مورد قبول این نوع بیماران بوده و ارتباط خوبی با آن میگیرند؛ البته شایان ذکر است که اینگونه درمان ها به خاطر سیاق روانکاوانه خود زمان بر و پیچیده بوده و اگر روانکاو مربوط، از تخصص و تجربهی کافی برخوردار نباشد، نه تنها سودمند نبوده بلکه مضرات عدیده ای نیز به دنبال خواهد داشت.(هالجین & ترجمه یحیی سیدمحمدی, 1398)
یکی دیگر از روشهای درمانی دارودرمانی است که در تخصص روانپزشکان بوده و طی این فرایند روانپزشک سعی دارد تا با تجویز و کنترل دقیق دارو، بهتدریج ناهنجاری را از بین ببرد. در مورد OCPD نیز بعضا کلونازپام را پیشنهاد میدهند، کلونازپام بنزودیازپینی با مصارف ضدتشنجی است که علایم بیماران دچار اختلال وسواسی-جبری شدید را تخفیف میدهد ولی هنوز معلوم نیست که در اختلال شخصیت وسواسی-جبری نیز کارآمد باشد یا نه. اگر علائم OCD غالب شود معمولا کلومیپیرامین و داروهای سروتونرژیک نظیر فلوکستین به مقدار80-60 میلیگرم ممکن است مفید واقع گردد.(هالجین & ترجمه یحیی سیدمحمدی, 1398)
منابع
American Psychiatric Association, A. (1980). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (Vol. 3): American Psychiatric Association Washington, DC.
Coles, M. E., Pinto, A., Mancebo, M. C., Rasmussen, S. A., & Eisen, J. L. (2008). OCD with comorbid OCPD: a subtype of OCD? Journal of psychiatric research, 42(4), 289-296.
Freud, S., ,. (1908). Character and anal eroticism.
Grant, E., Jon., Pinto, A., & Chamberlain, R., Samuel.,,. (2020). Obsessive-Compulsive Personality Disorder.
سادوک, ب. ج., سادوک, و. آ., روئیز, پ., & ترجمه فرزین رضاعی. (1398). خلاصه روانپزشکی. تهران: نشر ارجمند.
گنجی, م. (1400). آسیب شناسی روانی براساس DSM-5 (Vol. 2). تهران: نشر ساوالان.
هالجین, ر., & ترجمه یحیی سیدمحمدی. (1398). آسیب شناسی روانی،
دیدگاه های بالینی درباره اختلالات روانی (Vol. 2). تهران: نشر روان.
درباره رضا خسروی
من رضا خسروی دانشجوی کارشناسی روانشناسی در دانشگاه شهید بهشتی هستم در مدرسهی واران قصد دارم گزیده ای از مطالعات و پژوهش های روانشناختی را به زبانی ساده به اشتراک بگذارم، به این امید که با آگاهیبخشی عمومی، آیندهای روشن را بسازیم!
نوشته های بیشتر از رضا خسروی
دیدگاهتان را بنویسید