اختلال کلپتومانیا یا جنون سرقت چیست؟
در این مقاله میخوانیم:
مقدمه
اختلال ایذایی، کنترل تکانه و سلوک عبارتاند از شرایطی که فرد با مشکل کنترل خود در سطح هیجان و رفتار روبهرو میشود و با رفتارهایی مانند پرخاشگری، تخریب اموال و نقض حقوق دیگران شناخته میشود که به ایجاد درگیری و تعارضات قابل توجه با هنجارهای اجتماعی و منابع قدرت میانجامد(Association, 2013). در این مقاله به اختلال کلپتومانیا یا جنون سرقت پرداخته میشود.
کیس بالینی اختلال کلپتومانیا
خانم سی فردی مجرد است که با مشکل کنترل تکانه در دزدیدن اشیاء پیش پا افتاده و غیرضروری (مانند جوراب کودک) مواجه است. وی هر روز از مغازههای محل دزدی میکند و قبل از اقدام به چنین عملی احساس تنش دارد و بعد از آن احساس لذت میکند. به گزارش وی این اقدامات به جهت خشم و انتقام نیست و تنها یک هوس لحظهای و از قبل برنامهریزی نشده است و بعد از آن احساس افسردگی و عذاب وجدان میکند.
توصیف بالینی اختلال کلپتومانیا
فرد مبتلا به دزدیهای مکرر و غیرقابل کنترل اشیاء بیارزش و غیرضروری بدون علاقه به آن میپردازند و ممکن است آنها را به کسی ببخشد و یا در خانه پنهان کند. آنها توان خرید شی دزدیده شده را دارند و حتی ممکن است بسیار متمول باشند. اقدامات آنها از قبل برنامهریزینشده و نتیجهی یک هوس لحظهای است و با هدف خشم و انتقام نخواهدبود(گنجی, 1393).
نشانگان اختلال کلپتومانیا
A. ناتوانی مکرر در مقاومت در برابر تکانه برای دزدیدن اشیاءغیرضروری و بدون ارزش مادی
B. وجود احساس تنش قبل از ارتکاب به جرم
C. احساس لذت، ارضا و تسکین هنگام ارتکاب به جرم یا بعد از آن
D. عدم سرقت به قصد خشم و انتقام. همچنین عدم سرقت در واکنش به توهم و هذیان
E. عدم توضیح بهتر دزدی ها با CD، دوره ی مانیا، یا APD (گنجی, 1393).
از ویژگیهای یک درمانگر حرفهای این است که بر آسیبشناسی، اصول مصاحبه و درمان، تسلط کامل داشته باشد. از این رو برای آشنایی بیشتر به دورهی آموزشی اصول مصاحبهی تشخیصی بر اساس DSM-V با تدریس دکتر افشین طیبی برگزار شده است، مراجعه کنید.
سببشناسی اختلال کلپتومانیا
عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی در این اختلال دخیل است به طور مثال احتمال وجود نرخ بالای OCD در بستگان درجه اول و احتمال وجود نرخ بالای اختلالات مصرف مواد مانند مصرف الکل در بستگان افراد مبتلا نسبت به کل جامعه وجود دارد(Association, 2013). با این حال با فقدان پژوهش در رابطه با علت و سببشناسی کلپتومانیا مواجه هستیم(Torales, González, Castaldelli-Maia, & Ventriglio, 2020).
پیشآگهی اختلال کلپتومانیا
میزان بهبودی این اختلال به صورت خود به خود مشخص نیست. عوارض و اختلالات جدی نیز در نتیجهی برملاشدن عمل آنها ایجاد میشود. با اینکه پیشآگهی این اختلال با درمان خوب است، معدودی از بیماران به سوی درمان متمایل هستند(سادوک et al., 2015).
شیوع اختلال کلپتومانیا
شیوع این اختلال در بین افراد دستگیرشده در سرقت از فروشگاه4-24 درصد است ولی در بین کل جامعه شیوع بسیار اندک و تقریبا 3/0-6/0 درصد و تعداد زنان بیش از مردان(3:1) است(Association, 2013).
اختلالات همبودی اختلال کلپتومانیا
اختلالات همبود شامل اختلال خرید اجباری، افسردگی و دوقطبی (بهویژه MDD)، اختلالات اضطرابی و خوردن (به ویژه بولیمیا)، اختلالات شخصیت و مصرف مواد(بهویژه مصرف الکل) و سایر اختلالات اخلالگرانه و کنترلتکانه و CD (Association, 2013).
تشخیص اختلال کلپتومانیا
افراد در برابر تکانهی دزدی اشیاء غیرضروری و تقریبا بیارزش قادر به مقاومت نیستند و حتی قدرت خرید آن را نیز دارند. آنها قبل از این اقدام احساس تنش و بعد از آن احساس رضایت و لذت و تسکین میکنند و این اقدام را به دلیل انتقام و خشم و در پاسخ به هذیان و توهم انجام نمیدهد. افراد اقلام دزدیدهشده را دور میاندازند یا احتکار میکنند و یا مخفیانه بازمیگرداند. اقدامات آنها تصادفی، با دلهره و بدون کمک انجام میشود ولی هنگامی که احتمال دستگیرشدن وجود داشتهباشد، از دزدی اجتنابمیکنند. همچنین، این اختلال با CD، دورههای مانیا یا APD بهتر توضیحداده نمیشود (Association, 2013).
تشخیص افتراقی اختلال کلپتومانیا
تشخیص افتراقی شامل دزدی معمولی، تمارض، APD، CD، دورههای مانیا و سایکوتیک و اختلال عصبشناختی اساسی است (Association, 2013).
درمان اختلال کلپتومانیا
برای درمان این اختلال از حساسیت زدایی پنهان میتوان استفاده کرد به طوری درمانگر تصویر سرقت را با حالتهای انزجاری مانند حالت تهوع تداعی میکند و حالات برگرداندن اشیاء را با حالتهای مطلوب مانند رفع حالت تهوع همراه میکند(گنجی, 1393). همچنین، برخی پیشنهادات وجود دارد که SSRI ها، ممکن است فاقد اثربخشی برای بیماری کلپتومانیا باشد در عوض، داروهای دیگر مانند لیتیوم، داروهای ضدصرع و آنتاگونیستهای مواد افیونی) نوید اولیهای را در درمان بیماری کلپتومانیا نشان دادهاند(Grant, 2006).
دیگر اختلالات اخلالگرانه، کنترل تکانه و سلوک مشخص و نامشخص
زمانی که درمانجو قادر به کنترلتکانه یا رفتار صحیح (سلوک) نیست و همهی معیارهای لازم برای اختلالات توصیفشده را ندارد از این دوطبقه استفاده میشود. هنگامی که درمانگر قصد گزارش علت برآوردهنشدن معیارها را دارد از عنوان دیگر اختلال اخلالگرانه، کنترلتکانه و سلوک مشخص و اگر مایل نباشد علت برآوردهنشدن معیارها را گزارش دهد و یا اطلاعات کافی در دسترس ندارد، از عنوان اختلال اخلالگرانه، کنترلتکانه و سلوک نامشخص استفاده میکند(گنجی, 1393).
منابع
Aggarwal, A., & Marwaha, R. (2021). Oppositional Defiant Disorder. In StatPearls. Treasure Island (FL): StatPearls Publishing
Copyright © 2021, StatPearls Publishing LLC.
Association, A. P. (2013). Diagnostic and Statictical Manual of Mental Disorder In (5 ed.). Arlington: American Psychatric Association.
Burke, J. D., & Romano-Verthelyi, A. M. (2018). 2 – Oppositional defiant disorder. In M. M. Martel (Ed.), Developmental Pathways to Disruptive, Impulse-Control and Conduct Disorders (pp. 21-52): Academic Press.
Ciardha, C. Ó., Tyler, N., & Gannon, T. A. (2017). Pyromania. In Handbook of DSM-5 Disorders in Children and Adolescents (pp. 529-538): Springer.
Grant, J. E. (2006). Understanding and treating kleptomania: new models and new treatments. Isr J Psychiatry Relat Sci, 43(2), 81-87.
Jacob, S. (2006). Diagnosis and Treatment of Conduct Disorder. AMA Journal of Ethics, 8(10), 672-675.
Mohan, L., Yilanli, M., & Ray, S. (2020). Conduct Disorder. StatPearls [Internet].
Olvera, R. L. (2002). Intermittent explosive disorder: epidemiology, diagnosis and management. CNS Drugs, 16(8), 517-526. doi:10.2165/00023210-200216080-00002
Parks, R. W., Green, R. D. J., Girgis, S., Hunter, M. D., Woodruff, P. W. R., & Spence, S. A. (2005). Response of pyromania to biological treatment in a homeless person. Neuropsychiatric disease and treatment, 1(3), 277-280.
Safavi, P., Hasanpour-Dehkordi, A., & AmirAhmadi, M. (2016). Comparison of risperidone and aripiprazole in the treatment of preschool children with disruptive behavior disorder and attention deficit-hyperactivity disorder: A randomized clinical trial. Journal of advanced pharmaceutical technology & research, 7(2), 43-47. doi:10.4103/2231-4040.177203
Storm-Mathisen, A., & Vaglum, P. (1994). Conduct disorder patients 20 years later: a personal follow-up study. Acta Psychiatrica Scandinavica, 89(6), 416-420. doi:https://doi.org/10.1111/j.1600-0447.1994.tb01539.x
Torales, J., González, I., Castaldelli-Maia, J. M., & Ventriglio, A. (2020). Kleptomania as a neglected disorder in psychiatry. International Review of Psychiatry, 32(5-6), 451-454. doi:10.1080/09540261.2020.1756635
باچر, ج., مینکا, س., & هولی, ج. (2014). آسیبشناسی روانی براساس DSM-5 (ی. سیدمحمدی, Trans.). In (16 ed., Vol. 2). تهران: ارسباران.
سادوک, ب. ج., سادوک, و. آ., & روئیز, پ. (2015). خلاصه ی روانپزشکی کاپلان و سادوک: علوم رفتاری/روانپزشکی بالینی (ف. رضاعی, Trans.). In (11 ed., Vol. 1). تهران: انتشارات ارجمند.
گنجی, م. (1393). آسیب شناسی روانی DSM-5 (م. گنجی, Trans.). In ح. گنجی (Ed.), (3 ed., Vol. 1). تهران: نشر ساوالان.
درباره ریحانه صبوری
من ریحانه صبوری فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشتهی روانشناسی عمومی از دانشگاه علامه طباطبائی هستم. از جمله حوزههای علاقهمندی من در روانشناسی موضوعات مرتبط با مسائل فردی است. هدف از فعالیت در رشتهی روانشناسی افزایش آگاهی، توانمندسازی و درمان افراد در مواجهه با مسائل متعدد است.
نوشته های بیشتر از ریحانه صبوری
دیدگاهتان را بنویسید