مدرسه روانشناسی واران

طرحواره درمانی چیست؟

طرحواره درمانی

مقدمه

تله‌های شخصیتی و تحریف‌های شناختی و باورهای مرکزی نادرست می تواند موجب سختی ما در ارتباطات و فعالیت‌های روزمره ما شده و ما را نیز در خلوت خود به نا آرامی و آشفتگی روحی برساند. پس چه بهتر است که سراغ درون خود برویم و با خود خلوت کرده و دست به یک کالبد شکافی روحی بزنیم و از تله های شخصیتی خود آگاه شده و به دنبال اصلاح آن برویم و روابط بهتر و باورهای مرکزی واقعی تری را بسازیم. برای رسیدن به این هدف که رشد و سازندگی ما را موجب می شود، به سراغ طرحواره درمانی می رویم، نظریه‌ی طرحواره درمانی ابزار ما برای شناخت آشفتگی‌های ما  و سپس اصلاح و رشد ما می‌باشد.


طرحواره درمانی چیست؟


طرحواره درمانی یکی از انواع رویکردهای رواندرمانی تلفیقی است که جفری یانگ روانشناس آمریکایی آن را پایه گذاری کرده است. در طرحواره درمانی به طور کلی سه عبارت مهم وجود دارد که بنیان و پایه اصلی آن به شمار می رود که عبارتند از: طرحواره‌های ناسازگار اولیه، سبک‌های مقابله‌ای و ذهنیت‌های طرحواره‌ای.

طرحواره‌های ناسازگار اولیه که به آنها تله‌های زندگی نیز گفته می‌شود همیشگی هستند و منحصر به موقعیتی خاصی نیستند و همچنین ناخودآگاه بر رفتار افراد تاثیر می‌گذارند و  مکررا در زندگی انسان رخ می‌دهند و تکرار می‌شوند. افراد در دوران کودکی به شیوه‌ مختلفی چون طرد، بی توجهی، انتقاد، حمایت بیش از حد، بی توجهی و … آسیب دیده اند و همین آسیب‌ها موجب شکل گیری تله ها در زندگی انسان شده است. با گذشت زمان و با جدی تر شدن زندگی و دور شدن از فضای کودکی و پا به بزرگسالی گذاشتن، افراد وارد روابط کاری، عاطفی و دیگر موقعیت‌های زندگی شده که به علت وجود تله‌ها به بازآفرینی همان شرایط تلخ و موقعیت‌های دشواری که در کودکی بوده است می‌پردازند که موجب تداوم تله‌ها در زندگی می‌شود.

تله‌های زندگی چگونگی تفکر، احساس، رفتار و نحوه ارتباط با دیگران را تعیین می کنند که موجب احساساتی چون خشم و عصبانیت و در نهایت نارضایتی از زندگی می‌شود. براساس نظریه طرحواره درمانی در صورتی که یک یا پنج نیاز اصلی و اولیه فرد در دوران کودکی به درستی تامین نشود، طرحواره های ناسازگار اولیه در او شکل می گیرند. این نیازها عبارتند از:

۱- دلبستگی ایمن به دیگران (شامل نیاز به امنیت، ثبات، محبت و پذیرش)

۲- خود ابرازگری

۳- آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم

۴- خود مختاری

۵- پذیرش محدودیت های سالم

۶- تفریح و سرگرمی


طرحواره های ناسازگار اولیه در طرحواره درمانی


طرحواره ناسازگار اولیه در طرحواره درمانی  شناخته شده است که این طرحواره‌ها منجر به افکار ناکارآمد، تجربه مداوم هیجانات منفی، بروز رفتارهای مخرب در دوران بزرگسالی، مهارت‌های اجتماعی ضعیف، رفتارهای مضر و احساسات منفی ناشی از اعتماد به نفس پایین یا بی ارزشی می شوند. در ادامه به تعاریف تعدادی از این طرحواره‌های ناسازگار پرداخته می شود.

محرومیت عاطفی: داشتن این باور که افراد دیگر از شما محافظت یا همدلی نمی کنند یا اعتقاد دارند که حمایت عاطفی کافی توسط دیگران برآورده نمی‌شود.

بی اعتمادی: اعتقاد به اینکه دیگران شما را تحقیر می‌کنند، از شما سوء استفاده می‌کنند، بدرفتاری می‌کنند یا به شما آسیب می‌زنند. در این حالت برداشت ما از آسیب عمدی است.

وابستگی: اعتقاد به این است که فرد نمی‌تواند مسئولیت‌های خود را بدون کمک گرفتن از دیگران انجام دهد. به عنوان مثال، تصمیم گیری صحیح و رسیدگی به وظایف جدید و غیره.

شرم یا نقص: داشتن احساساتی از ناخواسته بودن، بی اعتبار بودن یا فرومایه بودن. در نتیجه ممکن است فرد نسبت به انتقاد یا طرد شدن حساسیت بیش از حد داشته باشد.

استحقاق: غالبا شخص باورهایی دارد که نسبت به دیگران برتر است و باید از حقوق ویژه‌ای برخوردار شود. ممکن است با رقابت بیش از حد، کنترل رفتار و عدم همدلی ظاهر شود.

خود رشد نیافته: داشتن احساساتی مانند در هم آمیختگی با دیگران خصوصا والدین. این می‌تواند رشد فردی را به خطر بیندازد. این نزدیکی بیش از حد عاطفی با دیگران قابل توجه است و این اغلب منجر به عدم فرد‌گرایی می شود.

بیگانگی یا انزوای اجتماعی: داشتن این باور که از دنیای منزوی هستید.

رها شدگی: اعتقاد به اینکه برای تامین حمایت عاطفی که ناشی از بی‌ثباتی عاطفی آنها است، نمی‌توان به دیگران اعتماد کرد.

آسیب پذیری در برابر آسیب و بیماری: نگرانی مداوم از اتفاقات ناگوار یا فاجعه‌ها.

شکست: اعتقاد به اینکه فرد از نظر دستاوردهای زندگی مثل شغل، یک فرد شکست خورده است یا در نهایت شکست خواهد خورد.

تأیید: تمایل بیش از حد به تأیید شدن، توجه و تأیید از دیگران. در چنین حالتی عزت نفس به واکنش های افراد دیگر بستگی دارد.

تنبیه: اعتقاد به اینکه افراد باید به خاطر اشتباهاتشان مجازات شوند. این افراد در بخشش دیگران مشکل دارند و فرد اغلب عصبانی و تنبیه کننده است.

معیارهای سختگیرانه: اعتقاد به اینکه فرد باید سخت کوش باشد تا استانداردهای بسیار بالای عملکرد را بدست آورد تا از انتقاد دیگران جلوگیری کند. غالبا به عنوان کمالگرایی و داشتن قوانین سختگیرانه ظاهر می شود.

منفی نگری یا بدبینی: تمرکز مداوم بر نکات منفی زندگی مانند خیانت، مرگ و درد و … در عین حال، همیشه جنبه های مثبت زندگی را نمی بیند. افرادی که چنین صفاتی دارند اغلب دارای نگرانی مزمن، شکایت مداوم و بلاتکلیفی هستند.

ایثار: تامین نیازهای مردم به جای نیازهای شخصی است. دلیل اصلی این امر حفظ ارتباطات و جلوگیری از برچسب خودخواهی است.


سبک های مقابله ای در طرحواره درمانی


افراد وقتی با تله‌های خود مواجه می‌شوند، دچار درد و ناراحتی روحی می‌شوند که به دنبال این هستند که هرجور که می‌توانند از آن درد و ناراحتی دور بمانند. به همین علت به سراغ سبک‌های مقابله‌ای میروند. هر فرد در مواجهه با هر طرحواره یک یا چند تا از سه سبک مقابله‌ای شامل تسلیم، فرار (اجتناب) و حمله (جبران افراطی) را انتخاب می‌کند.

  • تسلیم

این سبک شامل پذیرش تله و تسلیم شدن در برابر آن است. این سبک منجر به رفتارهای تقویت کننده و تداوم دهنده الگوی طرحواره درمانی می‌شود. برای مثال اگر تله‌ای دارید که بر اثر بی‌توجهی در کودکی فرد شکل گرفته است، بسیار محتمل است که این فرد در بزرگسالی نیز درگیر روابطی شود که این تله را تقویت کرده و به فرد حس بی توجهی بدهد.

  • فرار یا اجتناب

این سبک موجب می‌شود که فرد از تمامی موقعیت‌ها و فعالیت‌هایی که باعث تحریک تله شود و حس آسیب‌پذیری به فرد بدهد اجتناب کرده و از آن موقعیت دوری کند. اجتناب از طرحواره درمانی، منجر به سوء مصرف مواد، رفتار مخاطره آمیز یا تکانشی و دیگر رفتارهای افراطی می‌گردد.

  • حمله یا جبران افراطی

فرد در تضاد کامل با طرحواره به مبارزه با آن می‌پردازد. این سبک منجر به رفتارها یا اقدامات پرخاشگرانه، مطالبه‌گری، بی حسی یا واکنش افراطی از برخی جهات می‌شود و همچنین این سبک روی روابط شما با دیگران، اثر گذار است.


ذهنیت طرحواره درمانی


ذهنیت در طرحواره درمانی، دیدگاهی موقت و حاوی حالت هیجانی فعلی شما و نحوه مقابله با آن است. به عبارت دیگر، ذهنیت شما ترکیبی از تله‌های فعال و سبک های مقابله‌ای است.

ذهنیت‌ها به صورت مفید (سازگار) یا مضر (ناسازگار) هستند. ذهنیت‌های طرحواره درمانی به درمانگران امکان دسته بندی طرحواره‌ها را می‌دهند تا بتوانند آنها را به صورت شرایط ذهنی تفسیر کنند نه اینکه به عنوان صفات فردی لحاظ نمایند. ذهنیت‌های طرحواره را می توان به چهار طبقه تقسیم کرد:

– ذهنیت‌های کودکانه که احساسات و رفتارهای کودکانه مشخصه آنها هستند.

– ذهنیت‌های مقابله‌ای ناکارآمد برای پیشگیری از تنش هیجانی مفید هستند؛ ولی در نهایت باعث تقویت طرحواره می‌شوند.

– ذهنیت‌های والدینی ناکارآمد که درونسازی ندای منتقد، مطالبه گر و خشن والدین را در بر می‌گیرد.

– ذهنیت بزرگسال سالم که بیانگر خود سالم و کارآمد است. این ذهنیت به تنظیم سایر ذهنیت‌ها از طریق تعیین محدودیت‌ها و مواجهه با اثرات سایر ذهنیت‌های طرحواره درمانی می‌پردازد.


جمع بندی


در این مقاله سعی بر آن شد که طرحواره درمانی و مفاهیم آن را بیشتر بشناسیم. در ابتدا سراغ نیازهای اولیه رفته و ضرورت رفع آن نیازها بیان شد. سپس سراغ تله‌های فکری رفتیم و متوجه شدیم که اگر نیازی از نیازهای اولیه ما رفع نشود، کدام تله را برای ما ایجاد می‌کند و به شرح و توضیح درباره انواع تله‌های شخصیتی پرداختیم. صحبت از سه سبک مقابله‌ای تسلیم، فرار و حمله شده و سراغ ذهنیت طرحواره‌ درمانی و شرح آن رفتیم. در نهایت اشاره به شخصیت سالم که هدف هر انسانی بر روی این کره خاکی می‌باشد، کردیم.

امید بر آن است که همه‌ی ما به بهترین حالت خود دست یابیم.

 

معرفی کتاب: «زندگی خود را دوباره بیافرینید» اثر جفری یانگ و ژانت کلاسکو ترجمه حمید پور و همکاران، انتشارات ارجمند.

خروج از نسخه موبایل