مدرسه روانشناسی واران

پدیده همرنگی اجتماعی؛ همرنگی با جماعت

همرنگی با جماعت

همرنگی با جماعت

همه ما حداقل یکبار با رفتار و نظر دیگران هم مسیر شده‌ایم. دوران مدرسه خود را به یاد آورید زمانی که جمع کثیری از هم‌کلاسی‌هایمان قصد لغو کلاس و یا امتحانی را داشتند ممکن بود ما هم با آنها همراهی کنیم. یا زمانی که لباسی خاص یا مدل مویی جدید مطرح می‌شود، ابتدا ممکن است چند نفر آن را امتحان کنند و بعد کم‌کم سایر افراد هم شروع به پیروی از این مد جدید می‌کنند. در همه این موارد ما در حال پیروی و همرنگی با دیگران هستیم. در این مقاله قصد داریم همرنگی با جماعت را از دیدگاه روان‌شناسی اجتماعی بررسی کنیم.

همرنگی با جماعت

همرنگی با جماعت یعنی چه؟

“همرنگی با جماعت به معنای تغییر در رفتار یا عقاید و باورهای شخص در جهت گروه در نتیجه اعمال فشار واقعی یا خیالی از طرف فردی دیگر یا گروهی از مردم است.(ارونسون, پاییز 1394 )

همرنگی به شکل معناداری بر تصمیم‌گیری‌ها اثر می‌گذارد.(چمنی, باقریان, & شکری, 1397) 

آزمایش سولومون اش در زمینه همرنگی با جماعت

سولومون اش (1951) برای بررسی اینکه افراد تا چه اندازه با دیگران همرنگ می‌شوند آزمایشی را طراحی کرد. (بدار, دزیل, & لامارش, بهار 1396)

در این آزمایش هفت آزمودنی دور یک میز می‌نشینند و به‌نوبت باید بگویند که کدام یک از خطوط روی کارت B با خط روی کارت A برابر است. (بدار et al., بهار 1396)

در این آزمایش، یک نفر آزمودنی واقعی است و شش نفر دیگر دستیار آزمایشگرند. ۵ نفر از دستیاران آزمایشگر قبل از آزمودنی واقعی و یک نفر از دستیاران آزمایشگر بعد از آزمودنی واقعی دور یک میز می‌نشینند. سپس 18 کارت مختلف را پشت‌سرهم به آزمودنی‌ها نشان می‌دهند. در یکی از آزمایش‌ها، از آزمودنی‌ها خواسته می‌شود تا به‌صورت فردی پاسخ دهند که در این شرایط کمتر از 1 درصد دچار خطا می‌شوند. با وجود این، در موقعیت گروهی، دستیاران آزمایشگر به‌صورت عمدی و از قبل برنامه‌ریزی‌شده در 12 مورد از 18 مورد پاسخ اشتباه می‌دهند تا میزان همرنگی آزمودنی واقعی را بسنجند. زمانی که نوبت به آزمودنی واقعی می‌رسد او می‌شنود که همه آزمودنی‌های قبل از او آشکارا پاسخی غلط داده‌اند. در چنین شرایطی او چه خواهد کرد؟ آیا به نظر درست خود پایبند می‌ماند یا اینکه با گروه همرنگ می‌شود و پاسخی اشتباه می‌دهد؟(بدار et al., بهار 1396)

اش معتقد بود که انسان موجودی منطقی است، بنابراین بیشتر آزمودنی‌ها تسلیم قضاوت دیگران نخواهند شد اما نتیجه آزمایش برخلاف انتظار او بود. یک‌سوم پاسخ‌هایی که آزمودنی‌های واقعی بیان کردند مطابق با نظر اکثریت بود. همچنین آزمایش نشان داد 76 درصد آزمودنی‌ها، حداقل یک‌بار با گروه همرنگ می‌شوند. (بدار et al., بهار 1396)

برخی از روان‌شناسان اجتماعی معتقدند برای بیشتر افراد، خلاف واقعیت گفتن، خیلی آسان‌تر از مخالفت کردن با نظرات افراد کاملاً ناآشنا است.(بدار et al., بهار 1396)

عوامل مؤثر بر همرنگی

ابهام محرک

در موقعیت‌هایی که پاسخ خیلی روشن نباشد، مثلاً زمانی که بخواهیم یک دیدگاه را ارزیابی کنیم، نه یک محرک قابل‌مشاهده، درصد همرنگی افزایش می‌یابد. همچنین، زمانی که افراد با سؤالاتی روبه‌رو شوند که احساس کنند صلاحیت پاسخ‌دادن به آن ها را ندارند، بیشتر با دیگران همرنگی می‌کنند.(بدار et al., بهار 1396)

ویژگی‌های گروه

تعداد اعضای گروه: بالاترین میزان همرنگی آزمودنی در گروه زمانی اتفاق می‌افتد که تعداد دستیاران سه یا چهار نفر باشد. اما وقتی تعداد آن ها به 7 نفر برسد همرنگی کاهش می‌یابد و علت آن است که از یک مرحله به بعد آزمودنی گمان می‌کند قربانی یک تبانی شده است. در نتیجه به نظر خودش به‌اندازة نظر بقیه اهمیت می‌دهد.(بدار et al., بهار 1396)

جاذبه: زمانی که انسان بداند موردتوجه گروه قرار گرفته است تمایل بیشتری برای همرنگی با هنجارهای آن نشان می‌دهد. از طرفی هراندازه به‌هم‌پیوستگی اعضا بیشتر باشد تلاش برای یکنواخت کردن رفتار اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و دور شدن از نظر دیگران و مخالفت با آنها برای فرد فشار روانی ایجاد می‌کند.(بدار et al., بهار 1396)

اتفاق‌نظر درون اکثریت: زمانی که حتی یک نفر از دستیاران پاسخی مخالف با پاسخ اکثریت بدهد، میزان همرنگی آزمودنی‌های واقعی به طور قابل‌توجهی کاهش پیدا می‌کند. این کار به آزمودنی می‌فهماند که حمایت‌کننده دارد و اعتمادبه‌نفس لازم برای بیان نظر خود را به او برمی‌گرداند.(بدار et al., بهار 1396)

برخی محققان دریافتند که حتی اگر دستیار حمایت‌کننده توانایی ارزیابی درستی از موقعیت را نداشته باشد (مثلاً در آزمون‌های مرتبط با بینایی چشمانش بسته باشد) یا نظر او صرفاً متفاوت از نظر اکثریت باشد، نه اینکه همان نظر آزمودنی باشد، بازهم می‌تواند آزمودنی را از همرنگی با گروه دور کند. (لطفی & کریمی, 2013)

ترکیب اعضای گروه: گروهی در ایجاد همرنگی مؤثرتر و بهتر عمل می‌کند که 1- دارای افراد متخصص باشد، 2- اعضای گروه برای فرد بااهمیت باشند، 3- اعضای گروه به نحوی به فرد ربط داشته باشند (به‌عنوان‌مثال با یکدیگر هم‌کلاسی باشند).(ارونسون, پاییز 1394 )

در اینجا ذکر دو نکته حائز اهمیت است: یک اینکه، زمانی که فرد ناهم‌رنگ عقیده مخالف خودش را نزدیک به پایان بحث بیان کند، بیشتر از سوی گروه طرد می‌شود نسبت به زمانی که عقیده مخالف خودش را زودتر در جریان بحث بیان کند.(ارونسون, پاییز 1394 )

نکته دیگر اینکه، اگر افراد بدانند که در نظر اعضای گروه کاملاً مورد تأیید هستند و در گروه از موقعیت مستحکم و مناسبی برخوردارند، کمتر همرنگی نشان می‌دهند.(ارونسون, پاییز 1394 )

ویژگی‌های شخصیتی

هرچند که عوامل محیطی و موقعیتی نسبت به ویژگی‌های شخصیتی تأثیر بیشتری بر همرنگی می‌گذارند، اما تحقیقات جدید نشان می‌دهند بین برخی صفات شخصیتی و افزایش همرنگی همبستگی وجود دارد. (بدار et al., بهار 1396)

نیاز به پیوندجویی: کسانی که دوست دارند در نظر دیگران محبوب باشند و روابط اجتماعی و هماهنگی با دیگران و خوش‌رو بودن برایشان ارزش دارد، بیشتر احتمال دارد رفتاری که گمان می‌کنند دیگران از آن ها انتظار دارند را انجام دهند. (بدار et al., بهار 1396)

افرادی که درجه بالایی از بازبینی خود دارند: این افراد به تصویر و اثری که از خود نزد دیگران به‌جای می‌گذارند بسیار اهمیت می‌دهند. برای این افراد مهم است که در نظر دیگران چگونه باشند در نتیجه در مقابل فشار گروه تسلیم می‌شوند. (بدار et al., بهار 1396)

عزت‌نفس پایین: افراد باعزت نفس پایین راحت‌تر رفتار خودشان را با رفتار دیگران تنظیم می‌کنند. (ارونسون, پاییز 1394 )

شخصیت قدرت‌طلب: این افراد برای هنجارها و قراردادها ارزش و احترام زیادی قائل هستند و تحمل بی‌نظمی را ندارند که همین ویژگی‌ها فرد را برای پذیرش نفوذ اجتماعی مستعد می‌کند. (بدار et al., بهار 1396)

تفاوت دو جنس در همرنگی

به‌طورکلی، زنان، بیشتر از مردان به همرنگی با جماعت سوق پیدا می‌کنند.(ارونسون, پاییز 1394 )

فرهنگ

مطالعات بین فرهنگی بیانگر آن است که میزان همرنگی در کشورهای فردگرا (جوامعی که نیازهای خودشان در مقابل نیازهای گروه اهمیت بیشتری دارد) نسبت به کشورهای جمع‌گرا (جوامعی که نیازهای گروه به فرد اولویت دارد) کم تر است.(بدار et al., بهار 1396) نتایج پژوهشی دیگر نشان داد نوجوانان کشورهای غربی فردگرا (مثل: آمریکا، سوییس، نیوزلند و سوئد) در مقابل نوجوانان کشورهای غربی جمع‌گرا (مثل: مجارستان، شوروی و لهستان) تمایل کمتری به همرنگی دارند.(لطفی & کریمی, 2013)

 چرا همنوایی می‌کنیم؟

تمایل به تأثیرپذیری از گروه شاید ریشه در ذات بشر دارد. پژوهشگران به کمک علم دیرینه‌شناسی و با بررسی شواهد جمجمه‌شناسی توانستند کارکرد انطباقی برخی تمایلات یا میان‌برهای شناختی یا رفتارهایی مانند تقلید، همرنگی و اطاعت از رئیس گروه برای افراد قبایل را حدس بزنند و شواهد و مدارکی را در جهت این فرضیه‌ها به دست آوردند که در آن زمان برایشان خاصیت انطباقی داشته است. (چمنی et al., 1397)

لدا کازمایدیس، روان‌شناس تکاملی، جملة معروفی دارد که می‌گوید: در دنیای سریع امروز، انسان همچنان با مغز عصر حجر خود زندگی می‌کند، تغییرات سریعی که در هزار سال اخیر در زمان تکاملی اتفاق افتاد آن‌قدر ناچیز است که در مغز انسان در جهت انطباق‌پذیری با دنیای مدرن، هیچ تغییر قابل‌توجهی روی نداده است. به همین دلیل، تمایلات، گرایش‌ها و اولویت‌هایی در تصمیمات ما وجود دارد که ممکن است عاقلانه به نظر نرسد. اما علت بسیاری از آن ها با درنظرگرفتن محیط انطباق تکاملی روشن می‌شود. (چمنی et al., 1397)

اهداف مردم برای همرنگی با جماعت چیست؟ 

 1- درست بودن اعمال و رفتار

رفتار دیگران ممکن است ما را به این نتیجه برساند که دیدگاه اولیه ما اشتباه بوده است و به‌این‌ترتیب، نظر دیگران را بر نظر خودمان ترجیح دهیم.

2- داشتن روابط دوستانه با دیگران از طریق انجام رفتار مطابق با انتظار آن ها

به این مورد اشاره می‌کند که به دلیل ترس از طردشدن و یا برای به‌دست‌آوردن مقبولیت نزد دیگران همرنگی می‌کنیم.(ارونسون, پاییز 1394 )

انواع پاسخ به نفوذ اجتماعی

همان‌طور که خواندیم، نفوذ دیگران می‌تواند بر رفتار و تصمیم‌گیری ما اثر بگذارد.

نفوذ اجتماعی پنج شکل مختلف دارد که همرنگی یکی از آن ها است. (بدار et al., بهار 1396) اکنون به این بحث مهم می رسیم که افراد در برابر نفوذ اجتماعی چگونه پاسخ می دهند؟

سه گونه پاسخ به نفوذ اجتماعی وجود دارد:

 1- متابعت: بیان‌کننده آن است که افراد به‌منظور کسب پاداش (که می‌تواند مقبولیت باشد) و یا دوری از تنبیه (که می‌تواند طردشدن باشد) رفتاری را انجام می‌دهند. اگر وعده پاداش و یا تنبیه به هر دلیلی دیگر موجود نباشد، دلیلی برای تداوم رفتار نیز وجود نخواهد داشت.(ارونسون, پاییز 1394 )

2-همانندسازی: این پاسخ به نفوذ اجتماعی به دلیل آن است که فرد آرزو دارد با شخص صاحب‌نفوذ همانندسازی کند. در همانندسازی هم مانند متابعت، رفتار فرد با رضایت درونی همراه نیست بلکه به این دلیل است که بتواند رابطه‌ای مطلوب و رضایت‌بخش با افراد یا فردی که می‌خواهد با او همانندسازی کند ایجاد کند.(ارونسون, پاییز 1394 )

3-درونی کردن: در این روش ما عقیده شخص صاحب نفوذی که مورد قبولمان است را می‌پذیریم و آن را باارزش‌های خود ادغام می‌کنیم. درونی کردن یک ارزش پایدارترین و باثبات‌ترین پاسخ به نفوذ اجتماعی است. هدف از درونی کردن یک عقیده این است که ما می‌خواهیم افکار و رفتارمان صحیح باشند.(ارونسون, پاییز 1394 )

سخن آخر

همان‌طور که بررسی شد همرنگی با جماعت می‌تواند تحت تأثیر عوامل محیطی و موقعیتی، ویژگی‌های شخصیتی و فرهنگی قرار می‌گیرد. اما پرسیدن این سؤال که آیا همرنگی با جماعت خوب است یا بد شاید اشتباه باشد. همرنگی با جماعت هم می‌تواند عواقب مثبت داشته باشد و هم منفی. شرایطی را تصور کنید که تمامی همسایگان باعجله در حال خروج از منزل‌هایشان هستند، وقتی علت را جویا می‌شوید، پاسخ می‌دهند که دقایقی پیش زلزله‌ای سنگین در اطراف شهر سبب ویرانی خانه‌های زیادی شده است و تا دقایقی دیگر زلزله‌ای باقدرت بیشتر در همین مکان اتفاق خواهد افتاد. در چنین شرایطی آیا همرنگی کردن منطقی است یا خیر؟

علاوه بر این کمتر کسی پیدا می‌شود که همیشه و در هر شرایطی بخواهد نظری مخالف با نظر گروه یا جمع بدهد و کمتر کسی پیدا می‌شود که همیشه و در هر شرایطی تسلیم فشار گروه شود.

منابع

ارونسون, ا. (پاییز 1394 ). رولنشناسی اجتماعی (ح. ش. کن, Trans.). تهران: رشد.

بدار, ک., دزیل, ژ., & لامارش, ل. (بهار 1396). روانشناسی اجتماعی (ح. گنجی, Trans.). تهران: نشر ساوالان.

چمنی, ر., باقریان, ف., & شکری, ا. (1397). تاثیر همرنگی اجتماعی بر تصمیم گیری در موقعیت ریسک و عدم قطعیت دانشجویان. پژوهش های روان شناسی اجتماعی, سال 8, 1-16.

لطفی, ح., & کریمی, ی. (2013). رابطه همرنگی اجتماعی و استقلال در قضاوت. فصلنامه روانشناسی تربیتی, 4(1), 64-72. Retrieved from http://psyedu.toniau.ac.ir/article_557454_7ae7bd0ebca9d8499aa3b358944b5281.pdf

خروج از نسخه موبایل