مدرسه روانشناسی واران

همه چیز درباره اختلال اسکیزوفرنی

تصویر شاخص مقاله اسکیزوفرنی

تصویر شاخص مقاله اسکیزوفرنی

در این مقاله می‌خوانیم:

فهرست مطالب

  1. هذیان
  2. توهم
  3. توهم شنیداری
  1. مرحله مقدماتی
  2. مرحله فعال
  3. مرحله باقیمانده
  1. وراثت
  2. عوامل بیوشیمیایی
  3. نابهنجاری‌های مغزی
  1. روان‌پویشی
  2. رفتاری و شناختی
  3. نقش خانواده
  4. عوامل اجتماعی و محیطی
  1. خلق احساسات و حالت عاطفی
  2. از دست دادن مرزهای ایگو
  3. تکانشگری، خشونت، خودکشی و ‌آدمکشی
  4. وضعیت هوشیاری و شناخت

مقدمه

هیچ اختلال روانی پیچیده‌تر و عجیب‌تر از اسکیزوفرنی وجود ندارد. اسکیزوفرنی یک اختلال واحد نیست بلکه مجموعه از روان‌پریشی‌ها است. در واقع اسکیزوفرنی (Schizophrenia) نوعی اختلال روان‌پریشی با سبب‌شناسی تا حدودی ناشناخته و پیچیده است که با اختلال در تفکر، خلق و رفتار مشخص می‌شود و این اختلال شدیدترین و مخرب‌ترین تأثیر را بر زندگی فرد به جا می‌گذارد و به نوعی باعث قطع ارتباط فرد با واقعیت می‌شود. این اختلال تقریبا یک درصد جمعیت جهان را مبتلا می سازد و معمولا قبل از 25 سالگی شروع می شود و درتمام عمر دوام می‌یابد. اسکیزوفرنی تقریبا 50 درصد تخت های بیمارستان های روانی را اشغال می‌کند و از آن جایی که این اختلال معمولا به صورت مزمن در می‌آید، خسارات اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و فردی آن زیاد است. در این مقاله به تشریح و بررسی جامع تاریخچه، نشانگان، سبب شناسی، انواع و درمان و… در اختلال اسیکزوفرنی می پردازیم.

کیس اختلال اسکیزوفرنی

آقای “ب” 23 سال سن داشت و معلم مقطع ابتدایی بود. او به رادیو علاقه بسیاری داشت و در اوقات بیکاری خود به رادیو گوش می‌داد. آقای “ب” مدعی بود که چندین ماه است صداهای فضایی‌ها را از طریق رادیو می‌شنود. وی اذعان داشت که فضایی‌ها می‌خواهند به زمین و مدرسه آن ها حمله کنند و بچه‌ها را با خود به سیاره‌شان ببرند. بنا به ادعای خود آقای “ب” بعد از اینکه توانست نقشه فضایی‌ها را از طریق فرکانس رادیو شنود کند پیش مدیر مدرسه رفت و به او خبر داد که چنین اتفاقی در راه است. مدیر با تعجب به او نگاه می‌کرد و حرف او را قبول نداشت. آقای “ب” مطمئن شده بود که مدیر نیز با فضایی‌ها همدست است. رفت و به مشاور مدرسه ایده خود را گفت. مشاور ایده او را قبول کرد و از او خواست که قسمتی از مکالمات را برای او پخش کند. وقتی برای پخش مکالمات به خانة آقای “ب” رفتند، افراد سفید پوشی برای بردن آقای “ب” آمدند. آقای “ب” دائماً فریاد می‌زد که آن ها همان فضایی‌ها هستند و مشاور و مدیر مدرسه او را به فضایی‌ها لو داده‌اند. آقای”ب” تشخیص اسکیزوفرنی گرفت و به مدت دو سال در بیمارستان روانی بستری شد. او تا مدت‌ها در بیمارستان فکر می‌کرد که همه همدست فضایی‌ها هستند و قرار است حمله‌ای اتفاق بیفتد.

تصویر مقاله اسکیزوفرنی 1

تاریخچه اختلال اسکیزوفرنی

اختلالاتی که امروزه تخت عنوان اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی (دقت کنید که هر دو بر یک اختلال واحد اطلاق می‌شوند و این تفاوت به‌خاطر خوانش متفاوت از اصطلاح انگلیسی این اختلال است) شناخته می‌شوند، درگذشته با عنوان کلی “جنون” یا “دیوانگی” از آن ها یاد می‌شد و از زمان‌های قدیم سوءبرداشت‌هایی از این اختلال وجود داشته است که در حال حاضر هم در برخی از فرهنگ‌های بدوی این سوءبرداشت‌ها وجود دارند. درگذشته‌های دور ابتلا به این اختلال ننگ‌ و عار شمرده می‌شد. در آن دوران ابتلا به این اختلال را به علت نفوذ قدرت‌های ماوراء، قدرت انسانی و عوامل طبیعی مانند ماه، خورشید و رعد و برق و یا حلول شیطان یا تسخیر جسم از سوی ارواح خبیثه می‌دانستند. بر مبنای این تصورات عقیده بر این بود که این اختلال باید به‌ وسیله نیروهای ماوراءالطبیعه و وساطت افراد مقدس نزد خداوند بهبود پیدا کنند.

در سال 1896، روانپزشک آلمانی، امیل کرپلین، اولین کسی بود که اسکیزوفرنی را از سایر انواع سمپتوم‌های پسیکولوژیک (مثل اختلال دوقطبی) تفکیک کرد. او با جمع‌آوری تعدادی از مفاهیم بالینی آن زمان، از جمله پارانویا، کاتاتونیا و هِبه‌فِرِنیا (hebephrenia) این کار را انجام داد و نام این مجموعه را همان چیزی گذاشت که آرنولد پیک، استاد و روانپزشک آلمانی، در سال 1891 اختراع کرده بود: dementia praecox (دمانس زودرس). او اعتقاد داشت که دمانس زودرس بیماری واحدی است که در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی ظاهر می‌شود، هرچه جلوتر می‌رود ذهن فرد را بیشتر تخریب می‌کند، و هیچ درمانی ندارد. کرپلین بود که دمانس زودرس از اختلال مانیک-دپرسیو (که امروزه آن را اختلال دوقطبی می‌نامند) متمایز کرد.(3) کرپلین با وسعت دیدی که داشت به این نکته نیز توجه کرد که آیا این اختلال در ممالک شرقی هم وجود دارد یا نه؟ به همین خاطر مسافرت‌های متعددی کرد و تا جاوه سفر کرد و موارد متعددی از این اختلال را یافت و به این نتیجه رسید که این نوع اختلال در اقوام مختلف بافرهنگ‌های مختلف نیز وجود دارد. به‌ طور کلی اسم کرپلین به‌ عنوان کسی که اولین تعریف منسجم از اسکیزوفرنی را ارائه داد در تاریخ ثبت شده است.

برخلاف کرپلین، اویگن بلویلر، روانپزشک سوئیسی، اعتقاد نداشت که آغاز دمانس زودرس فقط به دورة نوجوانی و اوایل بزرگسالی محدود است و حتماً (در 100 درصد موارد) به جنون کامل تبدیل می‌شود. بلویلر معتقد بود که بهبود افراد اسکیزوفرن امکان پذیراست. بلویلر نام اختلال را از دمانس زودرس به اسکیزوفرنی تغییر داد (در زبان یونانی، اسکیز به معنای جداکردن و فرن به معنای ذهن است)،زیرا فکر می‌کرد که این اصطلاح دقیقاً جدا بودن عملکردهای مختلف روانی را توصیف می‌کند. متأسفانه همین اصطلاح مشکلاتی ایجاد کرد و عامة مردم فکر کردند که اصطلاح اسکیزوفرنی به معنای شخصیت جداگانه یا دوگانه است و به افراد دو شخصیتی گفته می‌شود. بلویلر برای اینکه بتواند انواع سمپتوم های مختلف را در یک‌طبقة تشخیصی جداگانه قرار دهد، از مفهوم “breaking associative threads” (“پاره شدن رشته‌های تداعی”) یا رشته‌های پیوند دهنده، به‌ عنوان رکن اصلی همة سمپتوم‌های اسکیزوفرنی، استفاده کرد. بلویلر چهار ویژگی اصلی یا بنیادین برای اسکیزوفرنی در نظر گرفت و معتقد بود آن ها در همه افراد مبتلا به اسکیزوفرنی حضور دارند. این ویژگی‌ها هنوز رایج هستند و به “چهار A” بلویلر معروف‌اند زیرا با حرف A شروع می‌شوند:

  • Association disturbances: آشفتگی‌های تداعی. تداعی افکار سست یا گسسته می‌شود. این نوعی اختلال فکر است. بیماران حرف‌های بی‌معنا می‌زنند و گفتارشان انسجام ندارد.
  • Affect disturbances: مختل شدگی عاطفه. عاطفه یعنی علائم ظاهری که به یک هیجان درونی”عطف” می‌دهند. بیماران قادر نیستند یک هیجان را تجربه کنند و متناسب با آن واکنش نشان دهند. برای مثال فرد در مجلس عزا می‌خندد.
  • Ambivalence: دو-سوگرایی هیجانی، دو-دلی. بیمار قادر نیست تصمیم بگیرد، یا بعد از تصمیم‌گیری به انجام‌دادن کاری، قادر نیست آن را ادامه دهد.
  • Autism: اوتیسم. داشتن یک سبک فکری و رفتاری منحصر به‌ فرد که فقط خود بیمار آن را درک می‌کند، و یک سبک زندگی خود-محور است.

کورت اشنایدر تغییراتی در مفهوم اسکیزوفرنی به وجود آورد تا آن را به‌ عنوان یک اختلال سایکوتیک نسبتاً شدید معرفی کند و با این کار، اسکیزوفرنی را به ایده‌های اولیه‌ای که توسط کرپلین مطرح شده بودند، باز گرداند. او مفهوم سمپتوم های “first rank” (رتبه اول، درجه اول، ردیف اول) را مطرح کرد و معتقد بود آن ها سمپتوم هایی مختص به اسکیزوفرنی هستند، و با این کار به تفکیک اسکیزوفرنی از سایر اختلالات روانی کمک کرد. سمپتوم های “رتبه-اول” شامل: واریز فکر (thought insertion)، برداشت فکر (thought withdrawal)، پخش فکر (thought broadcasting)، صداهایی که با فرد حرف می‌زنند (یا درباره او با یکدیگر حرف می‌زنند) و دیلوژنِ اینکه کسانی فرد را از بیرون کنترل می‌کنند (delusions of passivity) بودند. البته تحقیقات بعدی نشان دادند که سمپتوم های “اشنایدری” خیلی هم مختص به اسکیزوفرنی نیستند.

نشانگان اسکیزوفرنی

ملاک‌های تشخیصی اسکیزوفرن در DSM-5 به شرح زیر است:

 

A. دو (یا چند) تا از علائم زیر که هر کدام از آن ها در طول یک دوره ی 1 ماهه به مدت زیاد و قابل توجهی وجود داشته‌اند. وجود حداقل یکی از علائم(1)، (2)، یا (3) ضروری است.

  1. هذیان‌ها
  2. توهمات
  3. گفتار آشفته (مثلا از خط خارج شدن یا بی ربط گویی مکرر)
  4. رفتار آشفته بارز یا کاتاتونیک
  5. علائم منفی (یعنی کاهش ابراز هیجانات یا بی ارادگی)

‌B. از زمان شروع این اختلال، کیفیت عملکرد فرد در یک یا چند زمینه ی عمده مانند شغل، روابط بین فردی، یا مراقبت فردی به صورت قابل توجهی افت می کند(اگر شروع اسکیزوفرنی در کودکی یا نوجوانی باشد، فرد نمیتواند به سطحی از موفقیت تحصیلی، شغلی یا بین فردی که مورد انتظار است برسد).

C. نشانه های مداوم اختلال حداقل به مدت 6 ماه باید ادامه داشته باشند. در این دوره ی 6 ماهه باید علائم مطابق ملاک تشخیصی A (علائم مرحله فعال) به مدت حداقل یک ماه وجود داشته باشند(اگر ناراحتی با موفقیت درمان شود، این دوره می تواند کمتر از یک ماه باشد) و می تواند شامل علائم مقدماتی یا باقی مانده باشد. نشانه های اختلال اغلب به صورت علائم منفی هستند و یا ممکن است دو یا چند علامت از ملاک تشخیصی A به شکل خفیف مشاهده شود(مثلا باورهای عجیب، تجارب ادراکی غیرعادی).

D. بر اساس دلایل زیر احتمال اینکه فرد به اختلال اسکیزوافکتیو، اختلال افسردگی یا اختلال دو قطبی همراه با ویژگی های روانپریشی مبتلا باشد منتفی است:

  1. هیچ دوره ی افسردگی اساسی یا مانیا هم زمان با مرحله ی علائم فعال رخ نداده است.
  2. در صورت بروز حملات خلقی در حین علائم مرحله فعال، مدت کلی این حملات در مقایسه با مجموع دوره های فعال و باقی مانده اسکیزوفرنی کوتاه است.

E. این اختلال به دلیل اثرات مستقیم فیزولوژیک مصرف یک ماده (مانند مواد مخدر یا دارو) یا یک بیماری طبی دیگر ایجاد نشده است.

F. اگر سابقه ی اختلال اوتیسم یا یک اختلال ارتباطی با شروع در کودکی وجود داشته باشد، فقط زمانی می توان فرد را رسما مبتلا به اسکیزوفرنی هم اعلام کرد که علاوه بر سمپتوم‌های ضروری برای اسکیزوفرنی، هذیان‌ها و توهم‌ها نیز حداقل به مدت یک ماه حضور داشته باشند(یا کمتر از یک ماه اگر فرد با موفقیت درمان شود).

از ویژگی‌های یک درمانگر حرفه‌ای این است که بر آسیب‌شناسی، اصول مصاحبه و درمان، تسلط کامل داشته باشد. از این رو برای آشنایی بیشتر به دوره‌ی ‌آموزشی اصول مصاحبه‌ی تشخیصی بر اساس DSM-V با تدریس دکتر افشین طیبی برگزار شده است، مراجعه کنید.

توصیف بالینی اسکیزوفرنی

اختلال اسکیزوفرنی، رایج ترین و پیچیده ترین نوع سایکوز است. سایکوز عبارت است از مجموعه ای از سمپتوم های متفاوت که در اثر قطع ارتباط فرد با واقعیت می توانند در او ترس و سردرگمی به وجود بیاورند و دو مورد از مهم ترین آن ها توهم و هذیان است. سایکوز (اسکیزوفرنی به عنوان رایج ترین آن) اشاره به وضعیتی دارد که در آن واقعیت فرد به شدت تحریف می شود و مجموعه ای از علائم  شامل هذیان، توهم، نابهنجاری های روانی-حرکتی، آشفتگی خلقی/عاطفی، نقص‌های شناختی و رفتار های نامنظم برای تشخیص آن لازم است. نکته مهم در وجود این علائم این است که موجب قطع رابطه ی فرد با واقعیت شوند.

روان‌شناسان معمولاً دو نوع سمپتوم اسکیزوفرنی، سمپتوم‌های مثبت و منفی، را از یکدیگر مجزا می‌کنند، یک نوع سمپتوم دیگر به نام سمپتوم های نامنظم نیز ظاهراً جنبه مهمی از اسکیزوفرنی را تشکیل می‌دهند. متأسفانه بین روانشناسان توافق وجود ندارد و دقیقاً معلوم نیست کدام سمپتوم در کدام طبقه باید قرار بگیرد. به گزارش DSM-5، سمپتوم های مثبت شامل: دیلوژن‌ها، هالوسینیشن‌ها، رفتارهای نامنظم و تفکر نامنظم هستند. این سمپتوم ها مثبت نامیده می‌شوند زیرا معمولاً افراط یا تحریف در عملکردهای عادی را نشان می‌دهند و سمپتوم هایی هستند که افراد اسکیزوفرن دارند اما افراد سالم ندارد (یعنی سمپتوم‌هایی که به عارضه اضافه می‌شوند. مثبت بودن به حضور داشتن آن ها اشاره دارد نه به خوب و مطلوب بودنشان). افرادی که به اپیزودهای حاد اسکیزوفرنی مبتلا می‌شوند، معمولاً سمپتوم‌های مثبت نشان می‌دهند. سمپتوم های منفی نقص در عملکرد عادی یا عدمِ کامل عملکرد عادی را نشان می‌دهند، یعنی نشان می‌دهند که بعضی نکات مثبت مثل اراده، رفتارهای عادی و تفکر منطقی از عارضه کاسته شده است. به‌ عبارت‌ دیگر سمپتوم های منفی رفتارها، هیجان‌ها، احساسات یا فرایندهایی فکری (شناختی) هستند که در مردم سالم وجود دارند اما در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی حضور ندارند یا به‌ شدت کاسته شده‌اند. دو مورد از مهم‌ترین سمپتوم‌های منفی عبارت‌اند از: کاهشِ بیانِ هیجانی (diminished emotional expression) و ناخواستی (avolition). دسته سوم از سمپتوم‌ها شامل سمپتوم های نامنظم می‌شود که شامل حرف‌های پرت‌ و پلا، رفتار عجیب و هیجان نامتناسب است (مثلاً، فرد ناراحت است اما لبخند می‌زند).

سیپتوم‌های مثبت

سمپتوم های مثبت اسکیزوفرنی بیشتر به اختلال در محتوای فکر مربوط می‌شود و توهم‌ها و هذیان‌ها دو شکل اصلی آن هستند.

سمپتوم‌های مثبت - هذیان

هذیان یا دیلوژن عبارت‌اند از باورهای راسخ اما غلط که معمولاً به صورت سو تفسیر ادراک‌های ذهنی یا تجربه‌ها جلوه می‌کنند. درواقع هذیان عقیده باطلی است که با منطق سازگار نیست و سایر مردم آن عقیده را ندارند. حدود 75درصد کسانی که به علت سمپتوم‌های سایکوز بستری می‌شوند، هذیان دارند. بعضی هذیان‌ها آشکارا عجیب به نظر می‌آیند (مثلاً فرد فکر می‌کند که همه اعضای داخلی بدنش را بیرون آورده‌اند و اعضای یک نفر دیگر را به‌ جای آن ها گذاشته‌اند)،و بعضی دیگر عجیب به نظر نمی‌رسند (مثلاً این باور پارانوئیدی که فرد دائماً تحت نظارت پلیس است). صرف‌ نظر از میزان عجیب‌ و غریب بودن هذیان، افراد مبتلا به آن، برای تأیید هذیان خود، همیشه می‌توانند منطق و دلایلی ارائه دهند، هرچند خودِ باور آشکارا عجیب است. توانایی در تأیید باورهای عجیب با استفاده از تفکرات منطقی، باعث شده است که بعضی روانشناسان بالینی عقیده داشته باشند که دیلوژن نتیجه ناتوانی در ادغام و تکمیل اطلاعات ادراکی جدید با اطلاعات قبلی است، هرچند فرایندهای منطقی تفکر هنوز سالم هستند. بعضی روانشناسان بالینی نیز اعتقاد دارند که این پدیده نشان‌دهنده سوگیری در پردازش اطلاعات، و درنتیجه، ایجاد باورهای غلط و مختل‌کننده درباره دنیاست.

بعید نیست که هذیان‌ها گاهی به صورت اثر ادبی و هنری ظاهر شوند. کارل ژاسپر فیلسوف و روانپزشک آلمانی در کتاب دانشگاهی خود به نام “طب روان” یادآور می‌شود که تحلیل روانی کتاب “چنین گفت زرتشت” نوشته نیچه نشان می‌دهد که نویسنده آن دچار بیماری اسکیزوفرنی است.

هذیان با اشتباهات عادی انسان مثل موهوم‌ پرستی و خرافه‌ پرستی متفاوت است. هذیان همیشه علامتی از بیماری روانی است درحالی‌ که خرافه‌پرستی لزوماً نشانه بیماری روانی نیست.

برخی از رایج‌ترین هذیان‌ها عبارت‌اند از:

  • هذیان تعقیب و گزند (delusion of persecution):در این نوع، افراد فکر می‌کنند که دیگران در تعقیب آن ها هستند، می‌خواهند آن ها را دست بیندازند، بترسانند، خجالت‌زده کنند، و نیز فکر می‌کنند کسانی مأمور جاسوسی درباره آن ها هستند یا اینکه در خطر قرار دارند.
  • هذیان عظمت یا خودبزرگ‌بینی (delusion of grandeur):در این نوع هذیان افراد فکر می‌کنند فردی مشهور یا قدرتمند هستند (مثلاً حضرت مسیح، رئیس‌جمهور یا ناپلئون) یا فردی بسیار قدرتمندتر، با معلومات‌تر، با استعدادتر، مهم‌تر یا تواناتر از آن می‌باشند که واقعاً هستند.
  • هذیان کنترل (delusion of control):کنترل فکر که در آن افراد فکر می‌کنند افکار، احساسات و اعمالشان تحت کنترل نیروهای خارجی (مثلاً موجودات فضایی یا فوق طبیعی) است.

سمپتوم های مثبت - توهم

بلولر توهم را درک بدون محرک در دنیای خارج توصیف نموده است. توهم یک نوع تخیل بی‌اساس است که عامل آن در خارج از بدن انسان وجود ندارد و درک ظاهری یک شی خارجی است وقتی که چنین شی‌ای وجود ندارد. تقسیم‌بندی توهمات اغلب بر اساس حواس پنج‌گانه است و ممکن است در همة حواس روی دهند ولی رایج‌ترین آن ها، توهم شنیداری است.

سمپتوم های مثبت - توهم شنیداری

توهم شنیداری به صورت صداهای بیرونی‌ای هستند که به فرد دستور می‌دهند کاری را انجام دهد، دو یا چند صدا هستند که با هم حرف می‌زنند، یا فرد صدای یک نفر را می‌شود که در حال حرف‌زدن درباره افکار اوست. در همه این موارد این صدا با صدای خود فرد متفاوت است.

سمپتوم افکار و گفتار نامنظم

اسکیزوفرن ها اختلال در گفتار و رفتار را به شیوه‌های مختلف نشان می‌دهند. رایج‌ترین آن ها از این شاخه به آن شاخه پریدن است. اسکیزوفرن ها در حین گفت‌وگو با دیگران به‌ سرعت از موضوعی به موضوع دیگر می‌روند. گاهی گفتار این افراد آن‌قدر نامنظم و آشفته است که نه ساختار دارد و نه قابل‌ فهم است. علت غیر قابل‌ فهم بودن می‌تواند تداعی آوایی، آشفته‌گویی (سالاد کلمات) و یا اختراع کلمات باشد. هم چنین در اسکیزوفرنی رفتار ممکن است به‌ شدت بچگانه یا ابلهانه باشد (با سن فرد همخوانی نداشته باشد). یا ممکن است در شرایط محیطی نامناسب انجام دهند (مثلاً خودارضایی مقابل دیگران). هم چنین این رفتار ممکن است غیر قابل‌ پیشبینی و هیجانی باشد (مثل داد کشیدن در خیابان) و یا فرد نتواند هیچ فعالیت هدفمندی را به پایان برساند.

سمپتوم‌های منفی

علائم منفی اختلال اسکیزوفرنی عبارت‌اند از: حالت بی‌عاطفگی، حالت ثابت چهره، کم بودن تماس چشمی، فقدان پاسخ عاطفی، افزایش مدت پاسخ‌دهی بیمار (بیمار سؤالات را به‌کندی و با پاسخ‌های کوتاه و حداقل کلمات و اغلب پس از مکث‌های طولانی جواب می‌دهد و گاهی به نظر می‌رسد که سؤالات را نشنیده یا نفهمیده است)، بی‌ارادگی، آشفتگی سر و وضع، بی‌ثباتی در کار و تحصیل، بی‌حسی و بی‌قوتی جسمی، عدم لذت و غیراجتماعی بودن، عدم علاقه به فعالیت‌های تفریحی، عدم علاقه به روابط جنسی، عدم روابط صمیمی و نزدیک، عدم ارتباط با دوستان و آشنایان، عدم توجه، در خود فرورفتگی در جمع.

البته ذکر این نکته ضروری است که روانشناسان بالینی، به هنگام معاینه افراد و در نظر گرفتن سمپتوم های منفی، باید محتاط باشند زیرا این سمپتوم‌ها می‌توانند جزئی از مسائل عادی باشند (مثلا بعضی انسان‌ها، در مقایسه با دیگران، ذاتاً از لحاظ هیجانی متفاوت هستند، این هیجانات خود را زیاد بروز نمی‌دهند، کم‌حرف می‌زنند، یا زیاد حوصله ندارند). همچنین این سمپتوم ها می‌توانند عوارض جانبی بعضی اختلالات دیگر، مثلاً افسردگی عمده باشند. DSM-5 توصیه می‌کند که اگر بتوان این سمپتوم ها را به عوامل دیگری ربط داد (مثلاً عوارض جانبی داروها، افسردگی، برانگیختگی ناکافی، و ازدست‌دادن روحیه)،نباید از آن ها برای تشخیص بیماری اسکیزوفرنی استفاده کرد.

سمپتوم‌های شناختی

افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی معمولاً در تکالیف شناختی مشکل دارند. فرد اسکیزوفرن ممکن است نتواند اطلاعات را در حافظه کاری خود نگه دارد یا نتواند در اطاعت از دستورات یا دنبال‌ کردن گذشتِ زمان مشکل داشته باشد.

سایرسمپتوم‌ها

برخی سمپتوم ها هستند که فقط مختص به اختلال اسکیزوفرنی نیستند و در اختلال‌های دیگر نیز دیده می‌شوند، این سمپتوم‌ها عبارت‌اند از:

  • نوسانات خلقی
  • رفتارهای تکراری وسواسی – اجباری
  • اضطراب شدید

سیر و شروع اسکیزوفرنی

سمپتوم های اسکیزوفرنی سه مرحله دارند:

  1. مقدماتی
  2. فعال
  3. باقیمانده

مرحله‌ مقدماتی

اکثر کسانی که به اسکیزوفرنی مبتلا می‌شوند اولین علائم را در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی نشان می‌دهند. شروع سمپتوم‌ها برای برخی افراد ممکن است سریع و آشکار باشد ولی برای اکثر افراد شروع با تضعیف تدریجی عملکرد عادی شروع می‌شود. این تضعیف و تخریب حدود 5 سال طول می‌کشد. خصوصیات این مرحله، عقب‌نشینی تدریجی از زندگی عادی و تعاملات اجتماعی، هیجانات سطحی و نامناسب، تضعیف در عملکرد تحصیلی-شغلی و رسیدگی به بهداشت شخصی است.

مرحله فعال

در مرحله فعال یا Active Stage سمپتوم‌های واضح اسکیزوفرنی به‌ تدریج نشان داده می‌شوند، از جمله: توهم‌ها، هذیان‌ها، گفتار نامنظم و رفتار نامنظم. معمولاً 1 تا 2 سال طول می‌کشد تا فرد رسماً به مبتلا به اسکیزوفرنی تشخیص داده شود. علت این تأخیر این است که گاهی فرد سمپتوم هایش را پنهان می‌کند.

مرحله باقیمانده

بهبود سمپتوم‌های اسکیزوفرنی معمولاً تدریجی است، اما در بعضی مبتلایان بعضی سمپتوم ها به مدت طولانی ادامه پیدا می‌کنند. مرحله باقیمانده زمانی است که علائم آشکار سمپتوم‌های مثبت متوقف می‌شوند اما سمپتوم های منفی ممکن است همچنان باقی بمانند و فرد بیمار نمی‌تواند همچنان فعالیت‌های روزمره خود را انجام دهد.

مطالعات بلند مدت نشان می‌دهند که حدود 28% مبتلایان به اسکیزوفرنی بعد از یک یا چند مرحله فعال بهبود پیدا می‌کنند، 23% بازهم سمپتوم های مثبت نشان می‌دهند و حدود 5% بین مرحله فعال و مرحله باقیمانده در نوسان هستند. این آمار نشان می‌دهد که بازگشت بیماری نسبتاً عمومیت دارد و ممکن است دو علت داشته باشد:

  1. رویدادهای استرس‌زای زندگی یا بازگشت به محیط خانوادگی پراسترس بعد از یک دوره بستری شدن در بیمارستان
  2. عدم پایبندی به داروها

انواع اسکیزوفرنی

اسکیزوفرنی انواع مختلفی دارد و در DSM-IV-TR پنج‌ طبقه فرعی تشخیص (البته این تقسیم‌بندی در آخرین نسخة راهنمای تشخیصی یعنی DSM-5 حذف شده است) و در طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها (ICD-10) نه گونه تشخیصی مطرح شده است. طبقه‌بندی اول شامل پارانوئید، نابسامان، کاتاتونیک، نامتمایز و باقیمانده می‌شود. در این جا به بررسی دسته بندی اول می پردازیم:

  • اسکیزوفرنی پارانوئید

مشخصه اسکیزوفرنی پارانوئید یا بدگمان وجود هذیان و توهمات شنوایی مکرر است. شروع آن در اواخر دهه دوم یا اوایل دهه سوم زندگی است. این بیماران معمولاً شکاک، در خود فرورفته و منزوی، پرتنش و گاهی اوقات پرخاشگر می‌باشند. هوش این بیماران اغلب سالم است و ذهن این بیماران به یک یا چند هذیان مشغول است.

  • اسکیزوفرنی نابسامان

مشخصه اسکیزوفرنی نابسامان پسرفت آشکار به رفتارهای بدوی مهار گسیختگی و سازمان‌ نیافته و فقدان علائم نوع کاتاتونی است. شروع این اختلال معمولاً قبل از 25 سالگی است. بیماران معمولاً فعال هستند ولی فعالیت آن ها بی‌هدف و غیرسازنده است. اختلال فکر در آن ها برجسته است و تماس چندانی با واقعیت ندارند. ظاهر شخصی و رفتار اجتماعی آنان آشفته و بهم ریخته است. واکنش هیجانی نابسامان دارند و بدون دلیل می‌خندند. اصولاً خندیدن و شکلک درآوردن بیجا و بی‌مناسبت در این بیماران شایع است.

  • اسکیزوفرنی کاتاتونیک

مشخصه این نوع اسکیزوفرنی آشفتگی واضح در کارکرد حرکتی است که ممکن است شامل بهت کاری منفی، سفتی عضلات، برآشفتگی، یا اتخاذ وضعیت‌های خاص بدنی باشد. بیمار ممکن است در بهت فرو رود یا بسیار فعال شود یا خشکی و تثبیت موقعیت جسمی در یک وضع خاص از خود نشان دهد.

  • اسکیزوفرنی نامتمایز

خیلی وقت‌ها بیمارانی را که به‌ وضوح مبتلا به اسکیزوفرنی هستند نمی‌شود به‌ راحتی در یکی از انواع دسته‌بندی DSM-IV-IR گنجاند. این نوع بیماران را تحت عنوان مبتلایان به اسکیزوفرنی از نوع نامتمایز دسته‌بندی می‌کند.

  • اسکیزوفرنی باقیمانده

مشخصه این نوع اختلال وجود شواهد مستمر مبنی بر اسکیزوفرنی و نبود مجموعه کامل علائم مرحله فعال یا علائم دیگری است که برای تشخیص یک نوع دیگر از اسکیزوفرنی کافی است. نشانه‌های این نوع اسکیزوفرنی کندی هیجانی، انزوای اجتماعی و رفتارهای عجیب‌ و غریب است. هذیان و توهم اگر وجود داشته باشند، برجسته نیستند.

 

 

سبب‌شناسی اسکیزوفرنی

در حال حاضر ما واقعا نمی‌دانیم که چه چیزی سبب این بیماری می‌شود. در حقیقت نمی‌دانیم آیا اسکیزوفرنی یک بیماری است یا دسته‌ای از بیماری‌ها مختلف با علل گوناگون که همگی نشانه‌هایی مشابه دارند. این نکته مشابه آن چیزی است که در تشخیص بعضی از بیماری‌های عفونی رخ می‌دهد که نشانه همه آن ها تب است. به نظر می‌رسد نشانه‌ها و ناتوانایی‌های همراه با اسکیزوفرنی ناشی از اختلالات و مشکلاتی در عملکرد و ساختار مغز باشد. امروزه پژوهشگران اتفاق‌ نظر دارند که اسکیزوفرنی، اختلالی با فشار زیستی (بیولوژیکی) است که عوامل دیگری هم در بروز آن نقش دارند. برای مثال برای دسته‌ای از این اختلالات که با علائم “مثبت” همراه هستند، منشأ زیست‌شیمیایی “بیوشیمیایی” قائل می‌شوند. در نوع دیگری از این اختلال که با علائم منفی همراه است وجود نارسایی‌های غیر قابل‌ برگشت ساختمان مغز و تغییرات در قسمت‌های مختلف مغز مانند قسمت قدامی مغز (لب پیشانی) را مؤثر می‌دانند.

سبب‌شناسی بیولوژیک اسکیزوفرنی - وراثت

شواهد و دلایل علمی به‌ دست‌ آمده در چند دهه گذشته نشانگر وجود زمینه‌های ارثی در اختلال اسکیزوفرنی است اما نحوه انتقال آن کاملاً روشن نشده است. برای بررسی دقیق‌تر اثر ژنتیک، بسیاری از محققان از مطالعات دوقلوها استفاده می‌کنند که در آن ها احتمال ابتلای دوقلوهای همسان و ناهمسان به اسکیزوفرنی مورد بررسی قرار می‌گیرد. دوقلوهای همسان از لحاظ ژنتیک 100 درصد مشابه هستند درحالی‌ که دوقلوهای ناهمسان فقط در 50 درصد ژن‌های خود مشترک هستند؛ بنابراین طبق نظریه مبتنی بر عوامل ژنتیک در اسکیزوفرنی، احتمال ابتلا به اسکیزوفرنی در دوقلوهای همسان باید بیشتر از دوقلوهای ناهمسان باشد.

سبب‌شناسی بیولوژیک اسکیزوفرنی - عوامل بیوشیمیایی

درباره رابطه بیوشیمیایی بدن با ایجاد اختلال اسکیزوفرنی از زمان‌های قدیم اظهار نظرهایی شده است. کرپلین معتقد بود که در اسکیزوفرنی عدم توازن و تعادل عناصر شیمیایی ایجاد می‌شود. بدین معنی که با ترشح سمومی از غدد جنسی و تأثیر در مغز، علائم این بیماری بروز می‌کنند. در 50 سال گذشته مهم‌ترین نظریه مربوط به عوامل بیوشیمیایی در اسکیزوفرنی نظریه دوپامین بوده است. طبق این نظریه، سمپتوم های اسکیزوفرنی به علت فعالیت زیاد از جد یک نوع نوروترانسمیتر به نام دوپامین به وجود می‌آیند. البته پژوهش‌های جدیدتر به این کشف رسیدند که نوروترانسمیترهای دیگر نیز ممکن است در ایجاد علائم اسکیزوفرنی دخیل باشند.

سبب‌شناسی بیولوژیک اسکیزوفرنی - نابهنجاری‌های مغزی

پیشرفت‌های جدید در عکس‌برداری از مغز (مثل MRI) نشان می‌دهند که بین مغز افراد اسکیزوفرن و مغز افراد سالم تفاوت‌های مهمی وجود دارد. مغز افراد اسکیزوفرن کوچک‌تر از افراد سالم است. هم چنین در مغز افراد اسکیزوفرن، بطن‌های مغزی بزرگ‌تر از حد معمول هستند.

سبب‌شناسی روانی اسکیزوفرنی

در 30 سال گذشته، اکثر تحقیقات روی نظریه‌های ژنتیک و بیولوژیک مربوط به اسکیزوفرنی تمرکز کرده‌اند، در مقابل نظریه‌های پسیکولوژیک را کمتر مورد توجه قرار داده‌اند. اما تردیدی وجود ندارد که فرایندهای روانی (و اختلال در عملکرد آن ها) می‌توانند علت بروز سمپتوم های اسکیزوفرنی باشند. در قسمت بعد به چند مورد از این تحلیل ها می پردازیم:

سبب‌شناسی روانی اسکیزوفرنی - روان‌پویشی

فروید عقیده داشت علت روان‌پریشی (و اسکیزوفرنی به‌ عنوان یک نوع از آن)،بازگشت به یکی از مراحل پنج‌گانه رشد روانی-جنسی (مرحله دهانی) است که باعث می‌شود فرد بیش از حد به خودش فکر کند و فکر و ذکرش، خودش باشد. اصطلاح روانکاوی برای این پدیده بازگشت به مرحله خودشیفتگی اولیه (primary narcissism) است. علت این بازگشت وجود والدین سرد و نامهربان است و بازگشت به مرحله خودشیفتگی اولیه باعث از دست‌ دادن تماس با واقعیت است.

در دهه‌های 1950 و 1960،بسیاری از توضیحات روان‌پویشی درباره روان‌پریشی به روابط مختل خانوادگی مربوط بودند و نظریه‌ پردازانی مثل گریگوری بیتسون، و آر.دی.لینگ از طرف‌داران اصلی آن بودند. قبل از آنها، فریدا فروم – رایشمن، روانپزشک آلمانی، مفهوم مادر اسکیزوفرنیک را ارائه داده بود، یعنی مادری که باعث ایجاد اسکیزوفرنی می‌شود. به عقیده فروم – رایشمن مادران اسکیزوفرنوژنیک افرادی سرد، بی‌عاطفه، بی محبت و سلطه‌جو هستند. این‌گونه مادران از فرزندان خود توقع دارند نشان دهند که به آن ها محتاج و وابسته‌اند و به آن ها ابراز احساسات کنند، ولی در عین‌ حال، وقتی بچه‌ها ابراز احساسات می‌کنند تو ذوق آن ها می‌زنند و حتی به بچه‌ها به‌ خاطر وابسته بودن به آن ها سرکوفت می‌زنند.

سبب‌شناسی روانی اسکیزوفرنی - رفتاری و شناختی

طبق برخی نظریه‌ها یادگیری و شرطی‌سازی در ایجاد روان‌پریشی نقش دارند. این نظریات بیشتر از اینکه بیان‌کننده علت ایجاد روان‌پریشی باشند، توضیح‌دهنده این هستند که چرا الگوهای رفتاری غیرعادی در اکثر انواع روان‌پریشی دیده می‌شود. در برخی نظریات نیز علت ایجاد بعضی سمپتوم‌های روان‌پریشی را نقص در فرایندهای شناختی عادی (مثل توجه) و سوگیری در پردازش اطلاعات می‌دانند.

سبب‌شناسی اسکیزوفرنی - نقش خانواده

از سال‌ها قبل روان‌شناسان اهمیت روابط خانوادگی و جو خانوادگی و هم چنین خصوصیات شخصیتی والدین را در ارتباط با اختلال اسکیزوفرنی موردتوجه قرار دادند. پروفسور”بالبی” پس از تحقیقات بسیار به این نتیجه رسیده است که ابتلا به اسکیزوفرنی در خانواده‌هایی که روابط عاطفی ضعیف دارند بیشتر دیده می‌شوند.

هری استک سالیوان یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازان اسکیزوفرنی به این نتیجه رسیده است که این اختلال نتیجه غیرمستقیم رابطه اولیا با کودکان خود است. یعنی به کودک اجازه برقراری الگوهای ارتباط سالمی که اضطراب را برطرف می‌کند را نمی‌دهند. کودک مضطرب از روابط فردی خود با والدینش، تفسیر درستی ندارد، بنابراین به‌ تدریج معیار واقعی را در این روابط از دست می‌دهد.

سبب‌شناسی اسکیزوفرنی - عوامل اجتماعی و محیطی

نظریه آمادگی ژنتیک-استرس محیطی در مورد اسکیزوفرنی، تاکید می‌کند که آمادگی بیولوژیک با عوامل استرس‌زای محیطی تعامل می‌کند تا باعث ایجاد سمپتوم های روان‌پریشی شود. بیشترین تعداد اسکیزوفرنی معمولاً در محله‌های فقیر نشین و خانواده‌هایی با موقعیت اجتماعی-اقتصادی ضعیف دیده می‌شوند. نظریه سوسیوژنیک (جامعه زاد) عقیده دارد که افراد متعلق به طبقات اجتماعی-اقتصادی پایین بسیار بیشتر از افراد متعلق به طبقات بالای جامعه تحت عوامل استرس‌زای محیطی و زندگی (اعم از بیکاری، بی‌سوادی، جنایت، و به‌طورکلی فقر) قرار دارند.

پیش‌آگاهی

  1. سابقه سازگاری قبل از شروع بیماری: فردی که قبل از شروع آشکار اسکیزوفرنی فردی نسبتاً نرمال به نظر می‌رسیده است، در مقایسه با کسانی که دیگران آن ها را عجیب‌ و غریب یا منزوی می‌دانستند، پیش‌آگهی بهتری دارند.
  2. جنس: زنان پیش‌آگهی بهتری نسبت به مردان دارند.
  3. سابقه خانوادگی: سابقه ابتلا به اسکیزوفرنی در خانواده معمولانشان دهنده ضعیف بودن احتمال بهبود است مخصوصاً اگر رابطه خونی بین بیمار و سایر اعضای مبتلا به رابطه‌ای نزدیک باشد.
  4. سن شروع: هرچه اسکیزوفرنی در سن پایین‌ترین شروع شود، پیش‌آگهی کمتری دارد.
  5. آغاز ناگهانی: اگر اولین سمپتوم ها ناگهانی شروع شده باشند، پیش‌آگهی بهتری دارند.
  6. پاسخ به دارو: یکی از قوی‌ترین علائم پیش‌آگهی، پاسخ به داروهای آنتی سایکوتیک است. اگر پاسخ اولیه به داروی آنتی سایکوتیک بد باشد، پیش‌آگهی بد خواهد بود.
  7. وضعیت تأهل: عدم تأهل (تجرد، متارکه، طلاق، بیوگی) جزء فاکتورهایی است که از پیش‌آگهی بد خبر می‌دهد.

شیوع اسکیزوفرنی

شیوع طول عمر اسکیزوفرنی حدود 0.7 – 0.3 % است گرچه با توجه‌ به نژاد، قومیت، کشور، ریشه جغرافیایی افراد مهاجر و فرزندان مهاجرین تفاوت‌هایی گزارش شده است. شیوع اسکیزوفرنی در زنان و مردان مساوی است ولی شروع و سیر بیماری در دو جنس تفاوت‌هایی دارند. اسکیزوفرنی در مردها زودتر از زنان شروع می‌شود و هم چنین تاکید بر علائم منفی و سیر بیماری طولانی‌تر در مردها بیشتر است.

با توجه بررسی‌های صورت‌ گرفته امروزه شیوع اختلال اسکیزوفرنی به علت افزایش طول عمرو امید به زندگی، رو به افزایش است.

اختلالات هم‌بودی

میزان هم بودی اختلالات مرتبط با مواد در اسکیزوفرنی زیاد است. بیش از نیمی از مبتلایان به اسکیزوفرنی اختلال مصرف دخانیات دارند و به شکل منظم سیگار می‌کشند. شناسایی هم ابتلایی اضطراب با اسکیزوفرنی رو به افزایش است. میزان بروز اختلال پانیک (وحشت‌زدگی) و OCD در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بیشتر از جمعیت عادی جامعه است. گاهی قبل از بروز علائم اسکیزوفرنی اختلال شخصیت پارانوئید یا اسکیزوتایپی قابل تشخیص است.

به دلیل وجود بیماری‌های طبی همراه اسکیزوفرنی طول عمر مورد انتظار افراد مبتلا کوتاه‌تر است. افزایش وزن، دیابت، سندرم متابولیک و بیماری‌های روی – قلبی عروقی در اسکیزوفرنی شایع‌تر از جمعیت عمومی است. عدم رعایت موازین بهداشت عمومی (مانند معاینات غربالگری سرطان) خطر بیماری‌های مزمن را افزایش می‌دهد ولی عوامل دیگری مانند داروها، کشیدن سیگار و رژیم غذایی نیز مؤثرند. وجود یک استعداد مشترک برای ابتلا به اختلالات روان‌پریشی و بیماری‌های طبی توجیه‌کننده برخی از موارد هم بودی بیماری‌های طبی است.

تشخیص اسکیزوفرنی

علائم شاخص اسکیزوفرنی طیف گسترده‌ای از کژکاری‌های شناختی، رفتاری و هیجانی را در بر می‌گیرد ولی هیچ علامت خاصی شناسه اسکیزوفرنی محسوب نمی‌شود. تشخیص با توجه‌ به مجموعه‌ای از علائم، نشانه‌ها و افت کارکرد اجتماعی یا شغلی مرتبط با آن ها معلوم می‌شود. هم چنین علائم بالینی در افراد مختلف تفاوت عمده‌ای دارند ولی حداقل باید یکی از علائم از بین سه علامت هذیان، توهم و گفتار و رفتار نامنظم وجود داشته باشد.

تشخیص افتراقی اسکیزوفرنی

  • اختلال افسردگی اساسی یا دوقطبی همراه با علائم روان‌پریشانه یا کاتاتونیک: افتراق اسکیزوفرنی از اختلالات ذکر شده باتوجه‌به ارتباط زمانی اختلال خلقی و روان‌پریشی و شدت علائم افسردگی و مانیا انجام می‌پذیرد.
  • اختلال اسکیزوافکتیو: تشخیص اختلال اسکیزوافکتیو نیازمند این است که دوره مانیا یا افسردگی اساسی هم‌زمان با مرحله فعال علائم بروز نماید و در بیشتر دوران مراحل فعال بیماری وجود داشته باشد.
  • اختلال اسکیزوفرنی فرم و روان‌پریشی گذرا: مدت این اختلالات کوتاه‌تر از اسکیزوفرنی است.
  • اختلال هذیانی: عدم وجود سایر علائم مشخصه اسکیزوفرنی مثل هذیان، توهمات شنوایی یا دیداری بارز، گفتار نابسامان و … این اختلال را از اسکیزوفرنی متمایز می‌سازد.
  • اختلال شخصیت اسکیزوتایپی: این اختلال شخصیت را می‌توان با توجه‌ به علائم زیر آستانه‌ای که وابسته به ویژگی‌های شخصیتی مداوم فرد هستند، از اسکیزوفرنی افتراق داد.
  • اختلال OCD و بدریخت‌انگاری بدن: گاهی افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و بدریخت‌انگاری بدن به علت بینش ضعیف یا عدم آگاهی کامل به بیماری‌شان و مشغولیت‌های ذهنی که می‌تواند شبیه هذیان گردند با اسکیزوفرنی اشتباه می‌شوند. برای افتراق آن ها باید به وسواس‌ها، اجبارها و مشغولیات ذهنی مربوط به‌ ظاهر بدن، بوی بدن و رفتارهای تکراری معطوف به بدن این بیماران دقت کرد.
  • اختلال استرس پس از سانحه: این اختلال می‌تواند شامل جمله‌های فلش بک با کیفیت توهمی و یا گوش به زنگی شدیدی باشد که به حد پارانویا می‌رسد. ولی وجود یک سانحه آسیب‌رسان برای تشخیص ضروری است.
  • اختلال طیف درخودماندگی یا اختلال ارتباط: این اختلالات نیز گاهی علائمی شبیه به حملات روان‌پریشی دارند ولی با توجه‌ به وجود نقایص شناختی و ارتباطی از اسکیزوفرنی قابل تشخیص هستند.

وضعیت روانی فرد مبتلا به اسکیزوفرنی

ظاهر عمومی بیماران اسکیزوفرنی در یک طیف وسیعی قرار دارد که در یک سر آن فردی کاملاً ژولیده قرار گرفته که سراسیمه است و جیغ‌ و داد راه می‌اندازد، و در سر دیگرش فردی است که به‌ گونه‌ای وسواسی آراسته و کاملاً ساکت و بی‌حرکت است. بین این دو قطب نیز بیماری قرار دارد که حراف است و وضعیت‌های غریب به خود می‌گیرد. رفتار بیمار ممکن است سراسیمه یا خشونت‌بار باشد و در ظاهر محرکی برای این رفتار نباشد اما در واقع این رفتار در پاسخ به توهم‌های او رخ می‌دهد.

وضعیت روانی فرد مبتلا به اسکیزوفرنی - خلق احساسات و حالت عاطفی

دو علامت عاطفی شایع در اسکیزوفرنی یکی کاهش پاسخ‌دهی هیجانی است که گاه به‌ قدری شدید است که از آن به‌ عنوان بی لذتی یاد می‌شود. حالت دیگر، حالت هیجانی بسیار فعال و نامتناسب مثل درجات مفرط خشم، شادی و اضطراب است. حالت عاطفی تخت (flat) یا کند (blunt) ممکن است علامتی از خود بیماری، یا از عوارض پارکینسونی داروهای ضد روان‌پریشی، یا علامتی از افسردگی باشد.

وضعیت روانی فرد مبتلا به اسکیزوفرنی - ازدست‌دادن مرزهای ایگو

از دست دادن مرزهای ایگو به عبارتی فقدان احساسی روشن را بیان می‌کند: احساس اینکه جسم، ذهن و حوزه نفوذ بیمار به کجا ختم می‌شود و حوزه نفوذ سایر ابژه‌های جاندار و بی‌جان از کجا آغاز می‌شود. یکی از علائم از دست‌ دادن مرزهای ایگو این است که بیمار احساس می‌کند از نظر جسمی در یک ابژه خارجی (مثلاً یک شی یا یک انسان دیگر) ادغام شده است. یا احساس کند انسجام خودش را از دست‌ داده و در کل جهان ادغام شده است. به‌ خاطر همین حالت ذهنی، برخی از بیماران در تعلق خود به یکی از دو جنس یا در جهت‌یابی جنسی‌شان دچار شک می‌شوند. البته نباید این علائم را با مبدل پوشی، دگر جنس پنداری یا سایر مشکلات مربوط به هویت جنسی اشتباه گرفت.

وضعیت روانی فرد مبتلا به اسکیزوفرنی - تکانشگری، خشونت، خودکشی و آدمکشی

افراد اسکیزوفرنیک زمانی که بدحال هستند، ممکن است سراسیمه بوده و رفتارهای تکانشی از خود نشان دهند. همچنین برخی رفتارهای تکانشی همچون خودکشی یا آدمکشی را در پاسخ به توهماتشان انجام دهند.

وضعیت روانی فرد مبتلا به اسکیزوفرنی - وضعیت هوشیاری و شناخت

  • موقعیت سنجی: بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی معمولاً به شخص، زمان و مکان وقوف دارند؛ و در صورت فقدان آن، باید به دنبال پیداکردن یک اختلال طبی یا عصبی در مغز بود. برخی بیماران ممکن به سؤال‌های موقعیت سنجی پاسخ‌های غلط یا منفی بدهند.
  • حافظه: در معاینه وضعیت روانی، حافظه معمولاً سالم است اما ممکن است نقایص شناختی اندکی وجود داشته باشد. با این‌ حال، اگر بخواهیم قدرت حافظه بیمار را کامل‌تر ارزیابی کنیم، به‌سختی می‌شود توجه دقیق بیمار را به‌اندازه کافی به آزمون‌های حافظه جلب کرد.
  • تخریب شناختی: بیماران اسکیزوفرنیک معمولاً در حوزه‌های توجه، کارکرد اجرایی، حافظه فعال و حافظه رویدادی کژکاری شناختی خفیفی بروز می‌دهند. هرچند درصد قابل‌توجهی از بیماران، بهره هوشی طبیعی دارند اما هر بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی احتمالاً نسبت به آنچه می‌توانست در غیاب بیماری انجام دهد کژکاری شناختی دارد.
  •  قضاوت و بینش: بیمارانی که اختلال اسکیزوفرنی دارند، بینش اندکی نسبت به ماهیت و شدت اختلالشان دارند.
  • قابل‌ اعتماد بودن: قابلیت اعتماد به بیمار اسکیزوفرنی به‌ هیچ‌ وجه کمتر از سایر بیماران روانپزشکی نیست. اما ماهیت این اختلال به‌ گونه‌ای است که لازم است معاینه‌گر از طریق سایر منابع، صحت یا سقم اطلاعات مهم را ارزیابی کند.

درمان اسکیزوفرنی

اکثر کسانی که از سمپتوم‌های روان‌پریشی رنج می‌برند، با دارو، مراقبت و نظارت مناسب می‌توانند از پس‌کارهای روزانه خود برآیند هرچند بعضی از آن ها هرگز نمی‌توانند شغل ثابتی داشته باشند یا با کسی در یک رابطه طولانی باقی بمانند. مراقبت و نظارت ضرورت دارد زیرا یکی از ویژگی‌های اختلالات روان‌پریشی و به‌خصوص اسکیزوفرنی بازگشت بیماری است.

در دهه 1940 و 1950 بسیاری از افرادی که به عقیده روان‌شناسان، رفتاری غیر قابل‌ کنترل داشتند مورد نوعی جراحی به نام لوبوتومی قرار می‌گرفتند که در آن بعضی از ارتباط‌های نورونی در مغز قطع می‌شد اما امروزه روش‌های بیولوژیک، روان‌درمانی و خانواده‌درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

درمان‌های بیولوژیک: بعضی از درمان‌های بیولوژیک عبارت‌اند از شوک‌درمانی، جراحی مغز و دارودرمانی که بهترین نوع درمان دارودرمانی است.

روان‌درمانی: هدف اصلی این نوع درمان، یاددادن مهارت اجتماعی و کمک به بیمار برای یافتن شغل و حفظ آن است. این درمان‌ها شامل آموزش مهارت اجتماعی، رواندرمانی شناختی – رفتاری (برای هدف قراردادن و مبارزه با افکار مختل) و … می‌باشند.

خانواده‌درمانی: محیط خانوادگی هم می‌تواند سمپتوم‌های اسکیزوفرنی را به وجود آورد و هم می‌تواند باعث بازگشت آن ها شود؛ بنابراین محیط خانواده یکی از مهم‌ترین بسترهایی است که فعالیت‌های درمانیِ اصلاحی و آموزشی در آن باید اجرا شود.

منابع

  • ابوالقاسمی ع, بهاری م, نریمانی م, زاهد ع. ارتباط ابعاد سرشت و منش با علایم اختلال اسکیزوفرنی در مردان. مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه (بهبود) (journal of kermanshah university of medical sciences). 1390;15(4):265-71.
  • غلامی ف. بررسی اختلال روانی اسکیزوفرنیا و علل ابتلا به آن. اخلاق پزشكي. 1388;3(10):-.
  • مهدی گ. آسیب‌شناسی روانی بر اساس DSM – 5: ساوالان; 1392.
  • انجمن‌روانپزشکی‌آمریکا, فرزین ر, علی ف, آتوسا ف, علی ن, ژانت هآ, et al. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی DSM – 5: کتاب ارجمند; 1395.
  • بنجامین‌جیمز س, ویرجینیاا س, پدرو ر, مهدی گ. خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک: بر اساس DSM-5: ساوالان; 1399.
خروج از نسخه موبایل